ارزشهای خودت را زندگی کن تا عشق‌های یک طرفه و عشق افلاطونی را جذب نکنی!!!
درود بر آگاهی جویانی که یقین دارن راه رسیدن به حس خوب و پایدار، فقط یادگیری و بکارگیری آگاهی‌های جدیده.
در طول ۲۰ سال تجربه ای که در اتاق های مشاوره و روان درمانی با مراجعان عزیزم داشتم ، خیلی فراوان با این سوال ها رو به رو شدم که :
۱- عاشق همسرم هستم اما اون اصلا اجازه نمیده کار کنم . واقعا درمونده ام . چیکار کنم ؟ (خانم)
۲- پنج ساله ازدواج کردم . در برزخ بین خواسته های مادرم و همسرم دارم ذره ذره نابود می شم . هر دو رو دوست دارم و هر روز با این حرف‌ها و خواسته‌های این دو زن مهم زندگیم گیر می کنم و اعصابم خورد می شه . چه کار کنم ؟ ( آقا )
۳- آرزوهای خیلی زیادی دارم و هدف هام رو هم مشخص کردم . اما هر کاری که می کنم نمی تونم اونها رو عملی کنم. چون همیشه وقت کم میارم و از آرزوهام عقب هستم . هزار بار شروع کردم ؛ اون هم با شوق و ذوق فراوان . اما همه رو نیمه‌کاره رها کردم . لطفاً بگید چیکار باید بکنم که نکردم ؟ (خانم و آقا)
۴-همسر هستم و دو فرزند دارم . تا دو سال قبل زندگی خوبی داشتیم . راستش همسرم آدم خیلی خوبیه و از روش خجالت می‌کشم . اما عاشق کس دیگری شدم و هر کاری می کنم نمی تونم رابطم را با این شخص سوم قطع کنم . از یک طرف همسر و بچه هام برای من مهم هستن و از طرفی هم این عشق داره به من زندگیم شور و معنا میده . لطفاً نجاتم بدید و بگید چه کنم ؟ (خانم و آقا)
۵- در اوج موفقیت حرفه ای هستم و تازه همه چیز داره خوب می شه که متوجه شدم پسر نوجوانم روابط بی بند و باری داره . اون به هیچ صراطی مستقیم نمیشه و می گه زندگی خودمه . دخالت نکنید . خیلی براش نگرانم . اما آنقدر کارم زیاده که واقعاً نمی رسم و شاید بهتر بگم اصلا از عهده ام خارجه که براش کاری کنم . میترسم دیر بشه و از جاده تباهی هیچوقت خارج نشه . چیکار کنم ؟ (خانم وآقا )
۶- تازه دارم توی کارم طعم موفقیت را میچشم . روزی ده ساعت کار کردم و جون کندم تا به اینجا رسیدم . حالا خانومم بنای ناسازگاری برداشته و طلاق می خواد . همه چیز برایش فراهمه . واقعا نمی دونم چیکارش کنم ؟ (آقا)
صادقانه که بخواهم صحبت کنم ، تمام سوال های بالا با وجود ظاهرهای گوناگون همشون یک مسئله ثابت و واحد دارند : این افراد ارزشهای واقعی خودشان ؛ یعنی چیزهایی که اگر زندگیش کنن واقعا به شادی درونی می‌رسن و اگر زندگیش نکنن همیشه بی قرار و عصبی افسرده هستند ، رو نمی‌شناسن جالبه که اکثرشون هم فکر می‌کنن که هم ارزش هاشون رو می شناسن و هم ارزشمندی درونی و بیرونی دارن ! اما واقعیت غیر از اینه . که اگر اینطور بود ، این همه سردرگم و را گم کرده زندگی نمی کردن.
کشف ارزشهای واقعی خودت یکی از مهمترین کارهایی هست که به کمک روان شناسانی و ورود به ضمیر ناهشیارت می تونی به زندگیت هدیه کنی . ((وقتی ارزشهای خود خودت- و نه تحلیل های جامعه و خانواده و …- رو به چنگ بیاری و باید با مدیریت درست و اصولی روزهای هفته ات ، اونها را زندگی کنی ، غیر ممکن که احساس پوچی ، گیجی ، فشار روانی شدید خستگیهای بی‌علت کنی )). مطمئن باش!!
ارزشهای اصیل خودت را که به چنگ بیاری و زندگیشون کنی ، تازه می فهمی عزت‌نفس اصلاً چی بوده و چه لذتی داره با حس افتخار به خود راستین ت زندگی کنی.
وقتی ارزشمند باشی و ارزشهای خودت رو زندگی کنی ، میتونی در نهایت آرامش به آدمها ، به پیشنهادها (کاری و عشقی و خانوادگی ) ، و البته به خودت ” نه ” بگی .اونوقت در کمال تعجب می بینی که هر چی بیشتر با مهربانی ، نه میگی ، آدمها و پیشنهادها بیشتر برات سر و دست می شکونن!
وقتی ارزشمندی را درک کنی ، جذاب می شی و متفاوت .شخص ارزشمند خوب میدونه که عشق حقیقی فقط سراغ یه آدم حقیقی میاد.
آدمهای حقیقی و کسانی که می دونند چه چیزهایی به شخص آنها حس خوشحالی میده بجای چسبیدن به یک نفر دیگه ،حتی کسی که دوستشون نداره (عشق های یکطرفه) و بجای پناه بردن به قصه ها و عشق های افلاطونی ،می شینند و تصویر عشق واقعی رو برای خودشون ترسیم می کنند.شخص ارزشمند می دونه که معنی عشق حقیقی، تجربه با هم بودن ِ دو انسان ارزشمنده. واگر حتی یکی از اونها ارزشمند نباشن ،محاله عشق واقعی تجربه کنند.
آدم ارزشمند دنبال این نیست که بهش احترام بزارن ؛ چون بدون اینکه تلاش کنه ، “احترام برانگیز” حرف میزنه و رفتار می کنه . انسان واقعا ارزشمند ( نه انسانی که فکر می کنه ارزشمنده)، نه تنها برای جلب توجه دیگران تلاش نمی کنه که واقعاً واقعاً اصلا براش مهم نیست بهش توجه بکنن یا نکنن . و دقیقا به همین خاطر هم هست که آدمها برای جلب توجه این شخص هر کاری می کنن و اون با عظمت و غرور و البته با مهربانی ، به اونها لبخند میزنه .
وقتی ارزشمندی رو یاد بگیری ، تازه می فهمی هدفمند زندگی کردن اصلاً چی بوده . و متوجه میشی ” هدفی ” که روی سنگ بنای ” ارزش ” خودتو قرار نگرفته باشه ، اصلا هدف نیست . بلکه ضد هدف ؛ ضد آرامش و راحتی روان توست . و می‌فهمی تو شاید یه عمر داشتی سعی می کردی هدفی رو به دست بیاری که اصلا مال تو نبوده.
ارزشمند زندگی کردن هنر بزرگیه دوستان فرهیخته ام . اصلا خوشبختی یعنی زندگی بر اساس ارزش ها .
اگر همه دنیا را به دست بیاری اما از خودت آدم حسابی نساخته باشی ، واقعاً به چه دردی می خوره ؟ معمولا آفراد فکر می کنن هنر عشق ورزیدن مهارتی هست که مثل حروف الفبا می شه یاد گرفت .فقط افرادی می توانند شانس عشق ورزی و پیدا کنند که بجای ترس دائمی درباره ی عشق و اینکه چطور باید ابراز عشق کنن،نگران ِ احساس ارزشمندی ِ وجودی خودشون باشن.
(زمان به سرعت می گذره و برنده ی واقعی تو مسابقه با شکوه زندگی، کسی یه که روی تنها سرمایه ی واقعی و موندگارش سرمایه‌گذاری کرده : یعنی شخصیت و ارزشمندی درونی ش ؛ دنیا مسابقه آدم بزرگ شدنه . بقیه‌اش حبابه … مگه نه ؟ حباب هایی که اسمشون آدم ها یا قصه هاس و دیر یا زود توی صورتمون میترکن.)
من شخصاً زنی هستم که دوره ای از زندگیم رو با حس بی ارزشی واقعی سپری کردم ؛ بطوری که با تمام حرفا و کارهام ناخودآگاه توی همه لحظه ها ، به خودم آسیب می زدم . چون خودم را دوست نداشتم و احساس بی ارزشی مثل موریانه روحم را می خورد و می خراشید . حالا به لطف حضرت دوست ، و با اتکا و توکل به دانش بی نهایت او ، علاوه بر خودم ، به هزاران خانم و آقای آگاهی جو ، حس ارزشمندی هدیه کردم . تا وقتی یه آدم ارزشهای واقعی خودش رو نشناسه و روش زندگی نکنه نمی تونه شخصیت درست و حسابی داشته باشه و همچنین آدم محاله که عشق واقعی با کسی و کسانی که دوستشون داره رو تجربه کنه (چه با یاروهمسرش چه با فرزند خانواده‌اش) ؛ در مورد ثروت فراوانی هم که تکلیف روشنه .آدمها همیشه اول ” کسی که هستی ” رو می خرن و بعد “چیزی که می فروشی” رو درسته ؟
” ارزشهای خودت را زندگی کن ، ارزشمند شو” ، حاصل تجارب شخصی ، بالینی و علمی من در لااقل دو دهه ی اخیر از زندگیم هست . در این آموزه می آموزی که مفهوم حقیقی ارزش و ارزشمندی اصلاً چیه ، با ورود به لایه‌های ناهشیار ، هوشیار و نیمه هوشیار روانت و تکنیک هایی که برای بخش از ذهن شما طراحی کرده‌ام ، نیازها و خواسته‌هاید حال خوب کن خودت رو یکباره برای همیشه کشف می‌کنی و به چنگ می آری . بعد گام به گام کمکت می کنم تا بفهمی کدوم ارزش برات مهمتر از بقیه است و چرا . مفهوم جذابیت حقیقی و عزت نفس راستین را از طریق قاطعیت نرم درک می کنی و از کسی که از خودت می سازی لذت زیادی می بری .
برنامه هوشمند هفتگی از شنبه تا جمعه رو هم بر اساس نیازهای خودت و نه هیچکس شبیه به تو ، طراحی می کنی و هر شب در خلوت با خودت به برنامه ات لبخند میزنی و میگی : من امروز بر اساس ارزشهای اصیل خودم زندگی کردم . پس به خودم افتخار می کنم.
وقتی ارزشمند شو رو کامل درک کنی ، متوجه می شوی هنر عشق ورزی ، هنرنزدیک کردن تفاوت های مهم ، زن و مرد در ارزش های متضادشون با همدیگراست و با اطمینان متوجه می شی که چه وقت ، زمان ترک یک رابط فرا رسیده. گاهی وقتها معنی عشق حقیقی ،در رفتن عشق و گذشتن از عشق قدیمی خلاصه می شه.گاهی وقتها برای ارزشمندتر شدن ،باید از شیدایی همسر دست برداشت و حقیقت وجودی اونو دید ؛هم حقیقتِ وجودی اون رو و هم حقیقت شخصیت ِ خودتون رو.
از نظر من اگر کسی اسم خودش را فراموش کنه ، خیلی مهم نیست چون می شه ما رو به هر اسمی صدا زد ؛ هیچی هم تکون نمی خوره . اما اگر کسی ارزشهاش رو نشناسه یا فراموش کرده باشه ، زندگی نکنه سنگینتره !! بهت اطمینان میدم که با یادگیری مفاهیم ، تعمق در مثال های بالینی و واقعی خودم از اتاقهای مشاوره و با به کارگیری دقیق تمرینات این آموزه ، بخش والاتری از خودت را بیدار و تجربه خواهید کرد.
