نشانی: تهران ، ولنجک میدان دانشجو، بلوار دانشجو، بالاتر از دانشگاه شهید بهشتی ساختمان جنب شیرینی لادن پلاک 12 طبقه سوم واحد 3

شماره تماس : 26802246 021

سفر قهرمان

سفر قهرمان زندگی با تحلیل 6 نماد از شازده کوچولو

همه ما می خواهیم سفر قهرمان را در جاده ی زندگی با نقشه و طرحی کارآمد و ایمن تجربه کنیم .

  انسانهای بزرگ به این درک رسیده اند که داستانها و اتفاقات زندگی را با رسیدن به فهم های بزرگ معنا درمانی کنند.

مستحضر هستید که یکی از روشهای بسیار کارامد داستان درمانی است که اینسو کیم برگ و استیو دشازربه عنوان پرچمداران ،این روش را به عرصه ی روانشناسی ، مطرح و ارائه دادند،همچنین ویکتور فرانکل درمان از رهگذر معنا را با کتاب معروفش (انسان در جستجوی معنا)بیان می کند که زندگی تحت هر شرایطی مملو از معنا است.

یکی از راههای رسیدن به معنا درمانی مهارت خودآگاهی و دانسته های عمیق و غنی است که از هم جواری با اندیشه های ناب واصل می شود.بر این باورم که حتی در قصه های کودکان هم می توان اندیشه های والای نویسنده و معناهای عمیق را یافت.

 

ویکتور فرانکل اینسو کیم برگ استیو دشازر

  از شما دعوت می کنم تا در سفر قهرمان زندگی همراه من داستان شازده کوچولو را که تقریبا همه ی ما از کودکی با آن آشنا هستیم،این بار از منظر معناهایی عمیق تر و ارجاع به داستان زندگی ،تحلیل و بررسی کنیم،تا با فهم جدید از داستانها قهرمان همین ماجراها و قصه های واقعی زندگی خود بشویم.

چرا داستان سفر قهرمان ویژه است؟

   این داستان جزو پرفروش ترین کتاب ها در طول تاریخ است و به 280 زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است بارها جایزه گرفته و یکی از افتخارات کشور فرانسه است،شاید برایتان جالب باشد که نویسنده ی آن اشراف زاده ی فقیری بوده که در دانشکده ی هنرهای زیبا معماری خوانده ولی همیشه عاشقانه نویسندگی را دنبال می کرده تا اینکه خلبان می شود و از این طریق با جغرافیا و فرهنگ های مختلف ارتباط بر قرار کرده که در نویسندگی افقهای وسیعتری به او داده است .

او آشفتگی جنگ جهانی 2 در فرانسه را تجربه کرده ،مثل راوی داستان هواپیمایش در بیابانهای لیبی سقوط می کند و چنان عاشق این داستان است که تصویرگری کتاب را هم خودش به عهده می گیرد ،در واقع در زمانی که مجبور بوده به خاطر خرابی و سقوط هواپیمایش در صحرای آفریقا باشد به چنان ادراکی می رسدکه حاصل آن خلق داستان شازده کوچولو می شود. 

در بین تمام تجربیاتش ، سفر قهرمان زندگی او با نوشتن داستان به اوج میرسد.     

این داستان فلسفی و نمادین در مکتب سورِئالیسم (فرا واقعیت)نوشته شده است و در ادامه به توضیح معنای چند نماد مهم آن خواهم پرداخت.    

شرح نمادهای داستان و پیوند آن با زندگی

پسر کوچولویی نقاشی می کشدـ نقاشی نماد سبک زندگی است و جالب اینکه جزو قدیمی ترین و ماندگار ترین زبان های ارتباطی می باشد که از طریق آن ترسها ،آرزوها وآنچه دلخواهمان است را برون ریزی می کنیم.خب حالا موضوع نقاشی پسر کوچولو چه بود؟ماری بزرگ در حال بلعیدن فیل !!!!دقیقا نماد سبک زندگی که آرزوهایی که مال خودمان نیست، بلکه معیارهای مسلط بر جامعه به ما تحمیل می کنند.

چرا مار؟چون مار نیش می زند(وقتی آدم یا آرزویی را می خواهی که مال تو نیست وقتی صرفا شهوت ثروت را داری و یا وقتی که پدر و مادرت تو را مجبور به برآورده کردن خواسته هایی که مناسبت نیست یا آرزوهای برآورده نشده ی آنها است می کنند، دقیقا داری رنج فیل قورت دادن را تجربه می کنی ،آنهم با نتیجه ای ناکافی و غیر ضروری!)

وقتی پسر بزرگتر می شود می خواهد مدرسه نرود ذو خودش با خلاقیت خویشتن تجربه کند ولی پدر و مادر با او مخالفت می کنند و مسیر سفر قهرمان در جاده ی زندگی او هم مثل غالب کودکان دیگر با مدرسه ادامه پیدا می کند. 

صحنه بعد او مرد جوانی است که جغرافی دان شده و هواپیما خریده و پرواز در آسمان را تجربه می کند و در سفر زندگی است که ناگهان هواپیمایش بر فراز بیابانی سقوط می کند (مثل نویسنده)حالا او علاوه بر نگرانی برای آب و غذا می خواهد هواپیمایش را تعمیر کند تا به نقطه امن برسد .

ناگهان با پسرک (با لباس خاص و موطلایی )که خودش را شازده کوچولو معرفی می کند آشنا میشود ،حرکت خلبان در آسمان معنای زندگی ما است ،ما خلبانهای شتابزده در سفر زندگی به دنبال کدام آبادی و هدف و مقصدی که در آنجا فرود و قرار می گیریم.            

آبراهام مزلو آنتوان سنت دو اگزوپری

وقتی مسیر رسیدن به آرزوها تغییر پیدا می کند

   همریشه ی خوبم گاهی وقت ها از ادامه ی مسیر باز می مانیم تا با خودمان اندیشه کنیم،شاید در انتخاب مسیرم برای رسیدن به امنیت اشتباه کرده ام؟سفر قهرمان ادامه می یابد ،اما از راهی دیگر

  آبراهام مزلو( یکی از پایه گذاران رویکرد انسان گرایی در موج سوم روانشناسی که حتما اسم او را در رابطه با هرم سلسله مراتب 5 گانه ی نیازهای انسان و خودشکوفایی شنیده اید)نیاز های اولیه هر انسان را بیولوژیک و فیزیکی می داند،وقتی از مرز خور و خواب و خشم و شهوت عبور کردی و به مراتب بالاتر رسیدی به سئوالاتی نظیر اینجا کجاست ؟

من چرا به این کره خاکی آمده ام ؟

وقرار است به کجا بروم ؟

آیا به راهنما و استاد و یا همراه نیاز دارم ؟

و سئوالات مهمتری می اندیشی،راستی نقطه امن زندگی هر یک از ما کجاست ؟

آیا آبادی امنی برای خودت متصور هستی؟

اصلا در منزلی که زندگی می کنی یک جای امن وجود داره؟

اگر مایوس شدی و در راه رسیدن به امنیت و حتی اهداف و آرزوهات داری دنیا و دیگران را مقصر می دونی یادت باشه تنها راه ،آشنا شدن با درون خودت هست و کسی که با درون خودش آشنایی و انس گرفت سکوت و دوستی و تعمق با طبیعت و دقت در نظم کائنات را یاد میگیره،اگر آرزوهایت رهایت کرده اند با چکش ،هواپیمای آرزوهایت را نابود نکن،

شروع به قضاوت جهان بیرون نکن ،شاید لازمه تا سکوت کنی و به درونت رجوع کنی و اینبار از مسیر دیگری به دنبال اهداف و آرزوهایت  بروی.به هر حال تو در سفر قهرمان زندگی خودت هستی.

   شازده کوچولو از خلبان می خواهد که برایش گوسفندی را نقاشی بکند ،خلبان فقط بلد بود ماری که فیل قورت داده بکشد و آنچه که او ترسیم کرد شباهت زیادی به گوسفند نداشت ،تازه شاخ هم داشت!شازده کوچولو بهش اعتراض کرد که در دنیای شما آدم بزرگها گوسفند اینجوریه؟

با خودت اندیشه کن ما هم مثل اون خلبان خودمون را در چند تا قصه و تصویر ذهنی جا گذاشتیم !

آرزوهایی که پدر و مادرمان داشتند و از کودکی ما را به سمت آن تشویق و هدایت کردند و نقاشی هایی که از کودکی شد نقشه راه زندگی ما ،یادمون رفت که هر کدام از ما نقشه ی سفر قهرمان در زندگی خویش را به میل خویشتن ترسیم میکند.

نترس اگه قراره نقاشی اولیه را مچاله کنی و به سبک های دیگری برای زندگیت طرح ریزی کنی.

گوسفند نماد چیست؟

وقتی فیل نماد اهداف بزرگ و ناکافی است گوسفندان نماد شیوه زندگی است که عادت ،اصل آن هست اگر چه گوسفندان بی آزار و مفید هستند ولی هیچ خلاقیتی ندارند ،

ساده لوحانه و تکراری تمام روزهای عمر را می گذرانند و طبیعیه که از درجا زدن ،حرکت رو به رشد و تعالی بوجود نمی آید و با دیدن پیشرفت دیگران از تعجب شاخ در بیاوریم که عمر تمام شد و من به هیچ آرزویی نرسیدم با وجودی که آدم بد و ضرر رساننده ای هم نبودم !به نظر شما تجربه زندگی گوسفندی سفر قهرمانی بر سکوهای بلند را خواهد داشت؟

               زندگی بر آرزو دارد اساس             خویشتن را زآرزوی خود شناس

پا ئولو کوئلیو در کتاب کیمیا گر قهرمان قصه را از زندگی گوسفندی نجات داد،وقتی مرحله عادت و روزمره زندگی کردن را کنار گذاشتی تا به مراحل بالا تر بروی ،یواش یواش با آگاهی و خودسازی اجازه فهم ورسیدن به مقام عشق به تو داده میشه ،

عشق به گل سرخ و در این مسیر اگه واقعا هنر اعتماد به نظم الهی را یاد بگیری و با گل سرخ تمرین عاشقی نه از سر نیاز بلکه یاد گیری و رشد در کنار لطافت برگ گل و البته خارهای گل را آموختی میتوانی در مسیرسفر قهرمانی زندگی، گل بکاری ومقام رسیدن به درگاه  عشق خالص را دریافت کنی.

بی دلیل نیست که شازده کوچولو از همه ی شاهزاده های قصه ها و افسانه ها محبوب تر است چون معانی عمیقی را به ما یاد می دهد .

وقتی شازده از خلبان می خواهد که یک گل ترسیم کند به او گوشزد واعتراض می کند که بلد هستی یک گل بکشی ؟اصلا دوست داشتن را بلد هستی؟

وقتی نفس عشق ورزی را بلد باشی گل رز را درک خواهی کرد .راز گل سرخ در گلبرگهای لطیف و سرزندگی و بوی خوش همراه با ساقه ی بلند پر از تیغ آن است ،همان مفهومی که سالیان سال در گروه درمانی ها و کلاسها به خودآگاهان آموزش داده میشود (قاطعیت نرم)و چقدر برای سفرقهرمان زندگی واجب و ضروری است ،و خلبان دارد یواش یواش به افق های دیگری فراتر از فیل و ماربوآ و گوسفند و هواپیمای داغون میرسه .

گل سرخ چه درسهایی برای ما دارد؟

شازده تعریف میکنه که عاشق یک گل سرخی هست که با طلوع خورشید چشم به دنیا گشوده و بسیار زیبا و افسونگر است و شازده برای شاد کردن او هر کاری کرده ،او مراقب گل سرخ و سیاره اش که آتشفشان داره و درختچه های کوچک داره هست و از خلبان می پرسه نکنه به سیاره من آسیب برسانی ؟

خلاصه گل سرخ در مقام عاشقی آنقدر مهر طلب هست و فخر میفروشه و خواسته و درخواست داره که عشق به جای اینکه گذاری برای آرامش و آسایش باشه معبری برای رنجیده خاطر شدن خودش و شازده کوچولو میشه ، شازده کوچولو به خودش میگه نکنه حضور من باعث شده که گل ناراحت بشه ،نکنه من ناکافی هستم و گل با غرور میگه برو.  ..

 در حالیکه می دانسته شازده چقدر دوستش داشته و مهربون بوده.عشق گرایش به کاملتر از خود است و شازده می رود تا با پادشاه آشنا بشه با روباه آشنا بشه و اهلی شدن و اهلی کردن و مسءولیت در رابطه را یاد بگیره و او تجربه توامان آزادی وقتی درگیر عشق هستی و زمانی که تقدیر را نه زنجیر که قابل تغییر و درست می دانی را در قالب قصه به ما یاد بدهد.

او در این سفر قهرمان میشود و راز ماندگاری این قصه با تمام سادگی هایش همین فهم عمیق از خود است

راز آیینه و انرژی های تو

راستی همریشه خوبم در روابط چه انرژی هایی به دنیا عرضه می دهی ؟رابطه با جنس مکمل ،والدینت،فرزندت ،آدمهای اطرافت و دنیای پیرامونت؟شکاک بودن ،هیجانی و سراسیمه،قربانی و ضعیف،تحقیرگر،کینه توز و شکاک…؟

راز آیینه را می دانی؟آیینه بی کم و کاست همه را نشان می دهد ولی در چیزی باقی نمی ماند و در سکوت وفقط به مخاطب حقیقت را نشا ن می دهد.

به قول جبران خلیل جبران :تو را دوست دارم نه به خاطر کسی که هستی بلکه به خاطر احساسی که در کنار تو به خودم دارم .شازده کوچولو در سفری که به دور از گل سرخ و سیاره اش داشت معنای زندگی را پیدا کرد و گل سرخ هم در تنهایی آموخت که منیت هایش را کنار بگذاره ،

فهمید که شازده چقدر دوستش داشته ولی اون با تیغهایش به نقطه ضعغهای مخاطبش حس بد داده یادش اومد که وقتی ترسهایش را با صداقت میگه به معنی این نیست که دیگری او را حقیرتر بکنه بلکه به این معنی است که در کنار تو میخواهم از این ترس عبور کنم و شازده و گل به ما فرق عشق و وابستگی را یاد دادند .

آتشفشانها نماد درون ماست /هر چند وقت به درونت و هیجاناتت سری بزن و آلودگی ها را پاک کن و نگذار راه بیرون ریزی هیجانات خوب و مثبتت مسدود بشه .هیجانات مخرب من و تو چیست ؟کجاهای رابطه خرابکاری داشتیم؟

وقتی شازده از دست فریبکاری های روباه تصمیم میگیره به سیاره اش برگردد و زمانی که در سیاره ای دیگه با دشتی پر از گل سرخ مواجه میشه ولی با خودش میگه گل خودم اگرچه در ظاهر مثل اینهاست

 ولی خاص تر و منحصر به فرده چون من و او از ابتدا باهم و در کنار هم بودیم و دلتنگ گلش میشه میخواهد به ما تعهد در دلبستگی و رهایی از وابستگی و عشق همراه با آزادی را یاد بدهد .(در مقاله دیگری با تمرکز بر مفهوم عشق و آزادی پرداخته خواهد شد)

 آخر قصه شازده کوچولو می فهمد که تمام این مدت  عاشق گل سرخ افسرده ای شده .و ادامه سفر قهرمان آموخته های او و به کاربردن آنهاست.

مردمان زمین گرفتار افکار سمی و تکراری و ماندگاری در همان حس های بد و مخرب هستند ،عادت زدایی بکنیم والا هر روز در افسردگی هایمان بیشتر ماندگار و عمیق می شویم .

به عقیده من یگانه رسالت ما آدمهای شتابزده با آرزوهایی محال که از جنس خودمون نیست اینه که مهربانی و قاطعیت نرم را یاد بگیریم ،با کشف خویشتن خویش و تدبر و تعمق در درون خویش سری به خودمان و اهدافمان ، مقاصدمان ،حریم امن خود و هواپیماها و آتشفشانهایمان بزنیم با خودمان صادق باشیم .

شیوه روباه بودن و زندگی گوسفندی و راز گل سرخ بودن را کجاهای زندگی داشتیه ایم ؟

کجاها به جای دلبستگی وابسته بودیم ؟

و در این وابستگی ها هم به خودمون آسیب زدیم و هم رابطه به مخاطره رفت ؟

به نظرت وقتش نیست تا با خود آگاهی و عشق آگاهی به صورت علمی و کاربردی با خودمون آشنا بشویم و سواد عاطفه و رابطه را یاد بگیریم ؟

آیا نوشدارویی برای وابستگی ها سراغ داری؟

با مهر به تمام عزیزان

(دکتر بیتا حسینی)

رجوع فرمایید به دوره جامع عشق آگاهی (دکتر بیتا حسینی)

رجوع کنید به دوره نوشداروی وابستگی (دکتر بیتا حسینی)

دیدگاهتان را بنویسید

اشتراک گذاری مطلب: