نشانی: تهران ، ولنجک میدان دانشجو، بلوار دانشجو، بالاتر از دانشگاه شهید بهشتی ساختمان جنب شیرینی لادن پلاک 12 طبقه سوم واحد 3

شماره تماس : 26802246 021

عشق آگاهی

عشق آگاهی 1حلقه ی گمشده روابط امروزی

عشق آگاهی

عشق آگاهی 1حلقه ی گمشده روابط امروزی

در داستانهای افسانه ای سیندرلا و پرنس ازدواج می کنند و پس از آن یک عمر با شادی در کنار هم زندگی می کنند! اما در دنیای پست مدرنِ امروز ، به گزارش رسمی انجمن روانپزشکان آمریکا(APA)  ،بیش از چهل درصد ازدواج ها پس از کمتر از هشت سال به طلاق کامل می انجامند ؛ این آمار تکان دهنده البته که حقیقت دارد و اضافه نیست .

با این حال و در این میان ،روشهای نوین و علمی زوج درمانی گاهاً  بسیار مؤثر عمل کرده اند و روابط رو به نابودی فراوانی را نجات داده اند.

زوج درمانگرانِ صاحب نام و دانشمندان معاصر در حیطه ی عشق  ، معتقدند اگر برای نجات ِ روابط ِ امروزی واقعاً راهی وجود داشته باشد فقط یک راه است: آگاهی ! و من (نویسنده)فرآیند نجات آدمیان از چنگالِ یأس های عاشقانه را «عشق آگاهی» نام گذاشته ام .

تجربه بیش از دو دهه ام در اطاقهای زوج درمانی این مژده را به من داده که «عشق آگاهی » رامی توان فهمید و از آن مهمتر می توان در روابط واقعی مزه ی شیرین اش را چشید …

  برای ورود به بحث عشق آگاهی شایسته است گذری داشته باشیم هر چند مختصر ،بر مفهومِ عشق و سپس بر مفهوم آگاهی.

 

بدون شک واژه عشق در ادبیات ، در فلسفه ،در عرفان،در هنرهای هفت گانه و البته که در روانشناسی تعاریف گوناگون را به خود اختصاص داده ؛که در این میان بطور اجمالی  نگاهی خواهیم داشت بر نظریه ها و نظامهای روان درمانی رابطه محور.

از دیدگاه نظریه های روانکاوی (فروید و پس از آن) ، روابط عاشقانه در بزرگسالی ، بازنمایی روابط اولیه با پدر مادرها هستند؛به بیان دیگر روانکاوی معتقد است ما در بزرگسالی جذب افرادی می شویم که ویژگی های مهم و اصلی والدینمان را به یادمان می آورند. 

دختری را به یاد دارم که درگیر عاشقیِ بی اختیار به یک مرد معتاد به کوکایٔین بود.روانکاوی دختر ما را به خاطراتِ کودکی اش برد و دانستیم که او پدری معتاد به کار داشته که عشق اصلی اش ،کارش بوده نه دخترک و خانواده .

مراجع در کودکی اینطور فهمیده بود که عشق یعنی درگیر مردی بودن که او عاشق چیزی غیر از نفر مقابلش باشد(کار،مواد،…).

اما در دیدگاههای رفتاری ، تعریف عشق کاملاࣧ متفات مطرح شده است.(مراد آن دسته از نظریه هاست که مبنای روانشناسی داشته و عمدتا ً بر سبب شناسی و نیز بهبود روابطِ بین فردی تأکید داشته اند)

رفتار درمانگرانی چون اسکینر و واتسون B.F.Skinner، Watson و در زمینه رابطه جنسی مسترز و جانسن Masters and Johanson ،بطور کلی  معتقد بوده اند هر رابطه ای که در آن «رفتارهای توجه آمیز»بیشتری موج بزند،عشق بیشتری را در خود تجربه خواهد کرد.

به دیگر سخن ، تماسهای چشمی عمیق (رفتار)،در آغوش گرفتن های پر احساس (رفتار)، روابط جنسیِ همراه با آگاهی  از تکنیک های افزایشِ لذت و حتی رفتارهای شادی آفرین (مانند توجه کردن به معشوق تحت عنوانِ هدیه دلخواه یا غذای دلخواه او را تدارک دیدن)، همه و همه می توانند در ایجاد و نیز پایداری روابطِ بین فردی سهمی بس مهم داشته باشند.

 به نظر می رسد با مطالعه تنها دو نظریه مطرح در روان درمانی متوجه تفاوت های جدی که در دیدگاه های گوناگون به عشق وجود دارد ، شده باشید. اما جدا از مقوله عشق ورزی، آگاهی به عشق را چه می توان معنا کرد؟چرا عشق آگاهی را جادوی روابط پایدار نامیده اند؟

وقتی سخن از عشق آگاهی به میان می اید ، بی انصافی است اگر از واژه خود آگاهی(خودآگاهی به عبارتی یعنی ناظر بر من ،نه رها در تجربه ی روزگار) ،بی توجه عبور کنیم .در ساده ترین شکلِ ممکن خوداگاهی را می توان توانایی انتخاب آگاهانه ی فکرها،احساسات و رفتارهای درونی دانست.

به عبارت دیگر یک فردِ خود اگاه ، می تواند فکرهایش را نگاه کند و آنها را به نفع خودش عوض کند؛یک خودآگاه می تواند احساسات منفی خودش را تجربه کند و سپس انتخاب کرده و آنها را با احساساتِ سازنده تری جایگزین کند.

 

علاوه بر این ،خودآگاهی Mindfulness را هنر تماشای خویشتن و (نه گم شدن و گم زیستن) در دیگران نیز نامیده اندو اکثر افرادِ دنیا یک عمر دیگران را می بینند و انها را قضاوت می کنند و آنها را دوست داشته یا رد می کنند؛

این در حالی است که ذهن یک خود آگاه قادر است بجای گم شدن در هیاهوی تماشای دیگران و حتی دنیا «نوع حقیقی وجود خودش »را مورد تمرکز و دقت قرار دهد.!

خودآگاهی به عبارتی یعنی ناظر بر من ،نه رها در تجربه ی روزگار که در آستانه ی برگذاری چهلمین دوره اش هستیم

حالا که به مفهوم خود آگاهی توجه داشتید آسانتر می توانیم از عشق آگاهی بگوییم.

  عشق ترکیب سه موجود زنده است:من ،او و رابطه !!! به همین دلیل عشق آگاهی یعنی هنر تماشای نه من ، نه او؛بلکه هنر تماشای رابطه ی مشترک بین ما و سپس تغییر دادنِ آگاهانه ی رابطه به نفع شادیِ هر دو نفر.

  افرادی که عشق آگاه نیستند،یک عمر نفر مقابل خودشان را محکوم می کنند و عادت دارند نقاطِ«ضعف واقعی»یارشان را برجسته کرده و در اختلافات به نقطه ضعف ها ی یارشان لگد بزنند.شاید سئوال کنید مرادم از «نقطه ضعف واقعی» چه بوده است؟

اینکه معمولاࣧ شرکای عاطفی ما بهتر از خودمان نقطه ضعف هایی که واقعاࣧ داریم را می دانند.چرا؟چون اگر ندانند چطور باید تمام مدت حرص بخورند؟؟؟؟!!

ناگفته پیداست که خود ما نیز همین ویژگی ها را داریم و نقاط منفی شخصیت یارمان – حتی فرزندانمان را -آشکارا از حفظ می دانیم.

 در این میان کسی که قوانین آگاهی از عشق را می داند، به جای تمرکز دائم بر افکار،احساسات و کنکاش در رفتارهای دیگری ( الآن) دارد به چه فکر می کند، آیا هنوز نسبت به من احساس دارد؟ آیا راست می گوید که هم اکنون مشغولِ کار کردن است )، مدام در حالِ بازسازیِ ذهن خودشان درباره ی من، او و رابطه هستند! 

موضوعی که به آن اشاره کردم تمرین می خواهد و عمیق سازی!

آری! اما وقتی با اصول و قوانینِ عشق آگاهی آشنا می شویم و با تمرینِ مداوم آنها را وارد ذهن و سپس زندگی مان می کنیم ، آنجاست که تفاوتِ رابطه های خودمان (در عشق،درخانواده و در محیط کاری)را با افراد عادی متوجه می شویم.

شاید سئوال کنید چرا نباید به کارِ او کار داشته باشم؟ این چه نوع رابطه ای خواهد شد؟؟مگر فقط من مقصر یا مسئول رابطه مان هستم؟جوابِ سئوالِ مهمِ شما را نیل دونالد والش (Neale Donald Walschکتاب«گفتگو با خدا» ترجمه ی توراندخت مالکی) در کتاب برجسته اش داده است.

روابط شکست می خورند وقتی می خواهیم از نفر مقابل بهترینش را بسازیم و روابط به اوج می رسند وقتی بجای تمرکز دائم بر نقاط ضعف او و در نتیجه انتخابهای او، مدام برای بهتر کردن شخص خودمان زمان می گذاریم.

چرا؟چون روابط ترکیبی از منِ شما و او هستند.

  وقتی شما عمیقاࣧ انسان بهتری بشوید، او حتی اگر بخواهد ، نمی تواند روبروی شما همان انسان قبلی باشد. به گفته ی دکتر ویلیام  گلسر(William Glasser)‌ بانی نظریه تئوری انتخاب ،تنها راه مؤثر برای تأثیر گذاشتن بر کسانی که دوستشان دارید این است که انتخاب کنید خودتان بهتر شوید!

   در این میان و در ادامه بحث عشق اگاهی به ماجرای کیس واقعی ام در گروه های درمانی آگاهی محور می پردازم . ماجرای بانوی که سالها با مردی  زندگی می کرد که در گیر اعتیاد به مصرف مواد مخدر بود و مدام مورد ضرب و شتم از او قرا می گرفت.

  وقتی این بانوی آگاهی جو قاعده ی اول عشق آگاهی (بر خودت تمرکز کن نه بر او) را شنید به شدت در برابرش مقاومت کرد. او از تمام دنیا نا امید بود و فکر می کرد بخاطرِ اعتیادِ همسرش سالهاست که مورد ظلم او و حتی بی عدالتی خدا قرار گرفته.

از او خواستم به قوانین دوازده گانه عشق آگاهی اعتماد و یا لااقل آنها را امتحان کند. با تمام وجود پذیرفت و دستش را به دست آگاهی داد ،هنوز دوره به پایان نرسیده بود که در جمع با صدایی رسا سخنرانی کرد و گفت :”همسرم هنوز اعتیاد دارد اما در اطراف منِ جدیدِ من ، او دیگر حتی  اگر بخواهد هم نمی تواند که کتکم بزند.چون حالا نگاه من کافی ست که دست او را حتی در اوج خشم ، در جای خود خشک کند.”

   این درست است ؛ تا جنسِ وجود ِ ما اجازه ندهد ، یارمان قادر نخواهد بود که رفتارهای نامناسبش را کنار ِ ما برون ریزی کند.

 از این گذر ، عشق آگاهی یعنی که در ابتدا عادت کنیم بجای خرده گیری و سرزنش همسر ، فرزند،مادر ، همکاران ، از خودمان بپرسیم : من چه کسی هستم که او این رفتارها را با من دارد؟ و مهمتر اینکه من می توانم چه کسی باشم ؟ چه فکرها ، رفتارها و انرژیهایی در وجودِ منِ سمی و نادرست هستند که لازم است انها را در کنار همین ادمها تمرین کنم؟

پس از عبور از این مرحله -که در سخن آسان و در عمل  بس دشوار است -، تازه می توانیم که علاوه بر خودمان به حال و هوای او و حال و هوای رابطه ی مشترکمان نیز نگاه کنیم .

  باور کنید قبل از این مرحله «ن میتوانید» حقیقت وجودی یارتان را ببینید و عشق آگاهی در عمل می تواند که فرشته نجات تان باشد.

   آگاهی از قوانین علمیِ رابطه و تمرینِ آگاهانه ی آن با افراد مهم زندگی مان ( عشق آگاهی) شهری است که سردر ورودی آن را با دوازده قانون آذین کرده اند. این دوازده قانون را که بدانی تازه مجوز ورود به سرزمین عشق آگاهان را در دست خواهی داشت .

ما معتقدیم آدمی برای بزرگتر شدناز زخم های روزگار  در این میان جهت بزرگتر شدن از زخم های عاشقانه پا به عرصه ی هستی گذاشته است، همه کس از عشق زخم میخورد اما زخم، بسیاری را افسرد  ناامید  درمانده می سازد  برخی را فهم می بخشد.

زخم های عاشقانه که فهم شوند، آدمی گام به گام از درد بزرگتر می شود  شاید که در پایان همه با هم به زخم هایی که ما را از رنج بزرگتر کردند لبخند بزنیم “لبخندی عسق آگاهانه”

 

با مهر 

بیتا حسینی 

مهرماه 1402

دیدگاهتان را بنویسید

اشتراک گذاری مطلب: