طرحواره چیست؟ آشنایی صفر تا صد با انواع، علل و راهکارهای درمانی
طرحواره ها به عنوان ساختارهای ذهنی بنیادی در روانشناسی، نقش مهمی در شکل گیری ادراکات و رفتارهای انسان دارند. این چارچوب های شناختی، به ما این امکان را می دهند که اطلاعات را سازماندهی کرده و تفسیر کنیم.
در این مقاله، به بررسی مفصل طرحواره، تاریخچه آن، نحوه شکل گیری، ویژگی ها، مزایا و معایب، انواع مختلف آن و همچنین چگونگی تغییر و مقابله با طرحواره ها خواهیم پرداخت. همچنین، به طرحواره های ناسازگار و مهم ترین آن ها اشاره خواهیم کرد. هدف این مقاله ارائه دیدی جامع و عمیق از مفهوم طرحواره و تاثیرات آن بر زندگی روزمره است.
طرحواره چیست؟
طرحواره به زبان ساده، یکی از مفاهیم کلیدی در روانشناسی است که به عنوان یک الگوی ذهنی یا چارچوب شناختی عمل می کند. این قالب های ذهنی به ما کمک می کنند تا اطلاعات جدید را درک کرده و بر اساس تجربیات گذشته خود، آن ها را تفسیر کنیم.
طرحواره ها به ما اجازه می دهند تا اطلاعات را دسته بندی کنیم و به سرعت به آن ها پاسخ دهیم. به این ترتیب، ما می توانیم در مواجهه با اطلاعات گسترده و پیچیده، تصمیمات سریع و موثری بگیریم.
طرحواره ها به ما کمک می کنند تا به طور خودکار و ناخودآگاه بر اساس تجربیات گذشته و باورهای خود، به موقعیت ها واکنش نشان دهیم. این واکنش ها می توانند شامل احساسات، افکار و رفتارهایی باشند که تحت تاثیر طرحواره های ما قرار دارند. بنابراین، شناخت و درک طرحواره ها می تواند به بهبود کیفیت زندگی و روابط ما کمک کند.
تاریخچه طرحواره
تاریخچه مفهوم طرحواره به اوایل قرن بیستم و به کارهای روانشناسان برجسته ای چون فردریک بارتلت و ژان پیاژه بر می گردد. بارتلت در مطالعات خود به بررسی چگونگی پردازش اطلاعات و نحوه یادگیری انسان ها پرداخت. او توضیح داد که درک ما از جهان به وسیله ساختارهای ذهنی انتزاعی شکل می گیرد که همان طرحواره ها هستند.
ژان پیاژه، روانشناس معروف سوئیسی، نیز در نظریه رشد شناختی خود به طرحواره ها به عنوان ساختارهای شناختی اشاره کرد که در فرآیند یادگیری و توسعه فکری افراد نقش دارند. او بر این باور بود که کودکان با کسب تجربیات جدید، طرحواره های خود را تغییر و گسترش می دهند.
با گذشت زمان، روانشناسان دیگر نیز به گسترش مفهوم طرحواره پرداخته و آن را به عنوان ابزاری برای درک رفتارهای انسانی و اختلالات روانی مورد بررسی قرار دادند. از جمله آرون بک که به بررسی طرحواره ها در زمینه اختلالات روانی پرداخت و آن ها را به عنوان الگوهای فکری ناسازگار شناسایی کرد.
مثالی از طرحواره
در مثالی از طرحواره، می توانیم به طرحواره «والدین» اشاره کنیم. این طرحواره شامل باورها و انتظارات ما از نقش والدین در زندگی است. اگر فردی در کودکی والدینی حمایت گر و مهربان داشت، طرحواره او نسبت به والدین ممکن است مثبت باشد و احساس امنیت و محبت را در بزرگسالی تجربه کند. اما اگر فردی والدینی کنترل گر و سخت گیر داشته باشد، ممکن است طرحواره او نسبت به والدین منفی بوده و احساس ناامنی و اضطراب را تجربه کند.
این مثال نشان می دهد که چگونه تجربیات گذشته می توانند بر ادراکات و رفتارهای ما در آینده تاثیر بگذارند و چطور طرحواره ها می توانند به شکل گیری هویت و رفتارهای اجتماعی ما کمک کنند.
طرحواره چگونه به وجود می آید؟
طرحواره ها معمولا در طول سال های اولیه زندگی و بر اساس تجربیات و تعاملات ما با محیط شکل می گیرند. این فرآیند شامل مراحل زیر است:
- تجربه: تجارب اولیه، چه مثبت و چه منفی، به شکل گیری طرحواره های اولیه کمک می کنند. این تجربیات می توانند شامل تعاملات خانوادگی، دوستی ها و موقعیت های اجتماعی باشند.
- تعاملات اجتماعی: تعاملات با دیگران، به ویژه در دوران کودکی، تاثیر زیادی بر شکل گیری طرحواره ها دارند. نظرات و رفتارهای دیگران می توانند در به وجود آمدن باورهای ما درباره خود و جهان پیرامون نقش داشته باشند.
- پردازش اطلاعات: پس از کسب تجربه، ما اطلاعات را پردازش کرده و آن ها را در قالب های شناختی سازماندهی می کنیم. این پردازش می تواند تحت تاثیر باورها و دانش قبلی ما قرار گیرد.
- تکرار و تثبیت: با تکرار تجربیات و مواجهه با موقعیت های مشابه، طرحواره ها تثبیت می شوند و به بخشی از شناخت ما تبدیل خواهند شد.
طرحواره چه ویژگی هایی دارد
طرحواره ها ویژگی های خاصی دارند که آن ها را از دیگر مفاهیم شناختی متمایز می کند. برخی از ویژگی های طرحواره عبارتند از:
- سازماندهی اطلاعات: طرحواره ها به ما کمک می کنند تا اطلاعات را به صورت منظم و دسته بندی شده پردازش کنیم.
- فیلتر کردن اطلاعات: طرحواره ها به ما این امکان را می دهند که اطلاعات غیرضروری را فیلتر کرده و تنها بر روی اطلاعات مرتبط با باورها و تجربیات قبلی خود تمرکز کنیم.
- پاسخ های خودکار: طرحواره ها می توانند واکنش های خودکار و سریع را در ما ایجاد کنند؛ به طوری که در مواجهه با موقعیت های مشابه، به طور ناخودآگاه رفتار کنیم.
- پایداری: طرحواره ها معمولا پایدار هستند و در طول زمان تغییر نمی کنند، مگر اینکه تجربیات جدیدی به دست آوریم که باعث تغییر آن ها شود.
- تاثیر بر رفتار: طرحواره ها می توانند به طور مستقیم بر رفتارها و تصمیم گیری های ما تاثیر بگذارند و نحوه تعامل ما با دیگران را شکل دهند.
مزایا و معایب طرحواره
طرحواره ها به عنوان الگوهای شناختی، مزایا و معایب خاص خود را دارند که در درک ما از اطلاعات و تعاملات اجتماعی تاثیرگذار هستند. یکی از مزایای اصلی این الگوها، سرعت در پردازش اطلاعات است.
این الگوها به ما امکان می دهند تا به سرعت به اطلاعات واکنش نشان داده و پاسخ های مناسب ارائه دهیم. با استفاده از طرحواره ها، بار شناختی ما کاهش می یابد؛ زیرا این ساختارها به ما کمک می کنند تا در انرژی ذهنی خود برای پردازش اطلاعات جدید صرفه جویی کنیم و از اطلاعات غیرضروری دوری نماییم.
همچنین، طرحواره ها می توانند در تصمیم گیری های روزمره ما نقش موثری ایفا کرده و ما را راهنمایی کنند که در موقعیت های خاص چگونه عمل کنیم.
با تمام این تفاسیر، طرحواره ها معایبی نیز دارند که نباید نادیده گرفته شوند. یکی از این معایب، محدودیت در دیدگاه است؛ زیرا طرحواره ها ممکن است ما را از دیدن اطلاعات جدید و متفاوت بازدارند و به این ترتیب، درک ما از واقعیت را محدود کنند.
همچنین، طرحواره ها می توانند منجر به ایجاد کلیشه ها و قضاوت های نادرست درباره افراد و موقعیت ها شوند که این امر می تواند به ناهماهنگی های اجتماعی و فرهنگی منجر شود.
علاوه بر این، تغییر طرحواره ها می تواند دشوار بوده و به زمان و تلاش زیادی نیاز داشته باشد. بنابراین، در مواجهه با تجربیات جدید، ممکن است افراد در تغییر طرحواره های قبلی خود با چالش هایی روبرو شوند.
انواع طرحواره
طرحواره ها به دسته های مختلفی تقسیم می شوند که هر یک ویژگی ها و تاثیرات خاص خود را دارند. انواع طرحواره شامل موارد زیر هستند:
رها شدگی
طرحواره رها شدگی ، به احساسات بی پناهی و عدم حمایت عاطفی اشاره دارد. افرادی که این طرحواره را دارند، ممکن است احساس کنند که هیچ کس برای آن ها نیست و در مواقع بحرانی، تنها هستند.
بی اعتمادی
طرحواره بی اعتمادی به عدم اعتماد به دیگران مربوط می شود. افرادی که این طرحواره را دارند، ممکن است به راحتی به دیگران اعتماد نکنند و همواره نگران خیانت یا آسیب دیدن باشند.
محرومیت هیجانی
محرومیت هیجانی، به احساس عدم دریافت محبت و توجه عاطفی می پردازد. افرادی که این طرحواره را دارند، ممکن است احساس کنند که نیازهای هیجانی آن ها برآورده نمی شود.
بزرگ منشی
این طرحواره به تمایل به احساس برتی و نیاز مداوم به تایید دیگران مرتبط است. کسانی که با این طرحواره مواجه هستند، اغلب در جستجوی تحسین و تایید از سوی دیگران قرار داشته و ممکن است به شدت به نظرات و ارزیابی های دیگران وابسته شوند.
این افراد معمولا خود را در موقعیت های رقابتی قرار می دهند و به دنبال اثبات برتری خود به دیگران هستند، به طوری که احساس ارزشمندی آن ها به میزان تایید و ستایش از سوی دیگران بستگی دارد.
ایثار
طرحواره ایثار به تمایل به فداکاری و نادیده گرفتن نیازهای خود به نفع دیگران اشاره دارد. این افراد ممکن است خود را قربانی کنند تا دیگران را راضی نگه دارند.
شکست
این طرحواره به ترس از شکست و احساس ناتوانی مربوط می شود که افراد درگیر آن، ممکن است از تجربه های جدید بترسند و در مواجهه با چالش ها به سرعت تسلیم شوند. این ترس می تواند مانع از رشد شخصی و موفقیت های آینده آنها شود.
در واقع، این افراد ممکن است به دلیل نگرانی از عدم موفقیت، از پذیرش فرصت های جدید خودداری کنند و در نتیجه، پتانسیل های خود را به طور کامل شناسایی نکنند.
نقص و شرم
طرحواره نقص و شرم به احساس عدم کفایت و شرم از خود مربوط می شود. این افراد ممکن است به شدت، خود را با دیگران مقایسه کرده و احساس کنند که هیچ گاه به اندازه کافی خوب نیستند.
انزوای اجتماعی
طرحواره انزوای اجتماعی به احساس تنهایی و عدم پذیرش در جمع اشاره دارد. افرادی که این طرحواره را دارند، ممکن است در موقعیت های اجتماعی احساس ناپایداری کنند و از ارتباط با دیگران دوری گزینند.
اطاعت
این طرحواره به تمایل به اطاعت از دیگران و عدم ابراز نظر مربوط می شود و افراد ممکن است از ابراز خود و بیان نظراتشان بترسند.
جلب توجه
طرحواره جلب توجه به نیاز شدید به تایید و توجه از سوی دیگران اشاره دارد. افرادی که این ویژگی را دارند، ممکن است برای جلب نظر دیگران اقدام به رفتارهای غیرمعمول کنند.
وابستگی
این طرحواره نشان دهنده نیاز به وابستگی به دیگران و ناتوانی در استقلال است. افراد با این طرحواره ممکن است از تنهایی هراس داشته باشند و به شدت به دیگران وابسته شوند.
بازداری هیجانی
طرحواره بازداری هیجانی به عدم ابراز احساسات و کنترل شدید بر هیجانات اشاره می کند. این افراد معمولا احساسات خود را سرکوب کرده و از بیان آن ها می ترسند.
خودکنترلی ناکافی
این طرحواره بر مشکلات کنترل خود و ناتوانی در مدیریت رفتارها تاکید دارد. افرادی که با این طرحواره روبرو هستند، ممکن است در برابر وسوسه ها و فشارهای محیطی به آسانی تسلیم شوند.
آسیب پذیری در برابر بیماری
طرحواره آسیب پذیری در برابر بیماری، به نگرانی زیاد درباره سلامتی و ترس از بیماری های جدی اشاره دارد. این افراد ممکن است به طور مکرر به پزشک مراجعه کنند و نگران سلامتی خود باشند.
خود توسعه نیافته
این طرحواره به احساس عدم رشد و توسعه در زندگی اشاره داشته و افرادی که این طرحواره را دارند، ممکن است احساس کنند که به اهداف خود دست نیافته اند و در زندگی خود پیشرفت نکرده اند.
تنبیه
طرحواره تنبیه به ترس از مجازات و احساس گناه مربوط می شود. این افراد ممکن است همواره از خطا کردن و مجازات شدن بترسند و به دنبال جلب رضایت دیگران باشند.
استانداردهای سطح بالا
این نوع طرحواره به انتظارات بالا از خود و دیگران اشاره دارد. در این مورد، افراد ممکن است به شدت خود را تحت فشار قرار دهند تا به استانداردهای غیرواقعی برسند.
بدبینی
طرحواره بدبینی به نگرش منفی درباره خود و جهان اشاره دارد. این افراد ممکن است از هر موقعیتی جنبه منفی ببینند و به راحتی امید خود را از دست بدهند.
طرحواره های ناسازگاری
طرحواره های ناسازگار به طرحواره هایی اطلاق می شود که رفتارها و احساسات منفی را در پی دارند. این طرحواره ها می توانند به ایجاد مشکلات روانی و اجتماعی منجر شوند. مهمترین طرحواره های ناسازگاری شامل موارد زیر هستند:
1. رهاشدگی
2. بی اعتمادی
3. محرومیت هیجانی
4. بزرگ منشی
5. ایثار
6. شکست
7. نقص و شرم
8. انزوای اجتماعی
این طرحواره ها می توانند به شکل گیری الگوهای فکری و رفتاری منفی منجر شوند و بر کیفیت زندگی فرد تاثیر منفی بگذارند.
چگونه می توان طرحواره را تغییر داد
تغییر طرحواره ها می تواند یک فرآیند چالش برانگیز باشد؛ اما امکان پذیر است. این تغییرات می توانند به دو روش انجام شوند:
تغییر خودبخودی طرحواره
تغییر خودبخودی طرحواره معمولا به دنبال تجربیات جدید و مثبت ایجاد می شود. زمانی که فرد در معرض تجربیات مثبت قرار می گیرد، ممکن است طرحواره های قبلی او تغییر کنند و او به تدریج باورهای جدیدی را شکل دهد. این نوع تغییر معمولا به طور طبیعی و ناخودآگاه رخ می دهد.
تغییرات خودخواسته طرحواره
تغییرات خودخواسته طرحواره به تلاش آگاهانه فرد برای تغییر الگوهای فکری و رفتاری خود اشاره دارد. این تغییرات ممکن است شامل مشاوره روانشناسی، تمرین های خودآگاهی و تکنیک های مدیریت استرس باشند.
فرد میتواند با شناسایی طرحواره های ناسازگار و تلاش برای تغییر آن ها، به بهبود کیفیت زندگی خود کمک کند.
سبک های مقابله ای طرحواره
سبک های مقابلهای طرحواره به روش هایی اشاره دارند که افراد برای مدیریت و مواجهه با طرحواره های خود از آن ها استفاده می کنند. این سبک ها می توانند به طور مستقیم بر کیفیت زندگی و سلامت روانی افراد تاثیر بگذارند. دو سبک رایج مقابله ای شامل اجتناب و جبران افراطی هستند.
اجتناب
اجتناب به معنای دوری از موقعیت ها و احساسات ناخوشایند است. افرادی که از این سبک مقابله ای استفاده می کنند، ممکن است به جای مواجهه با مشکلات، آن ها را نادیده بگیرند و از آن ها فرار کنند. به عنوان مثال، یک فرد ممکن است از شرکت در رویدادهای اجتماعی به دلیل ترس از قضاوت دیگران خودداری کند.
جبران افراطی
جبران افراطی به تلاش فرد برای جبران کمبودها یا ناکامی های خود اشاره دارد. این افراد ممکن است به طور مفرط در یک زمینه خاص فعالیت کنند تا احساس نقص خود را پنهان نمایند. به عنوان مثال، فردی که در روابط اجتماعی احساس ضعف می کند، ممکن است به شدت در کار خود سخت کار کند تا از این طریق احساس موفقیت و تایید را به دست آورد.
طرحواره درمانی
طرحواره درمانی یک رویکرد روانشناختی است که بر اساس شناسایی و تغییر طرحواره های ناسازگار بنا شده است. این روش به افراد کمک می کند تا الگوهای فکری و رفتاری خود را شناسایی کرده و در مسیر تغییر آن ها گام بردارند. مراحل طرحواره درمانی شامل موارد زیر است:
- شناسایی طرحواره ها: کمک به فرد برای شناسایی و نامگذاری طرحواره های ناسازگار خود.
- درک ریشه های طرحواره: بررسی تجربیات گذشته که منجر به شکل گیری این طرحواره ها شده اند.
- چالش با طرحواره ها: کمک به فرد برای چالش و نقد طرحواره های ناسازگار و جایگزینی آن ها با الگوهای مثبت تر.
- توسعه مهارت های جدید: آموزش مهارت های جدید برای مدیریت احساسات و رفتارها.
با استفاده از این رویکرد، افراد می توانند به تدریج طرحواره های منفی را تغییر داده و به کیفیت زندگی بهتری دست یابند.
جمع بندی انچه در این مقاله گفته شد :
طرحواره ها به عنوان الگوهای شناختی، نقش کلیدی در درک و تفسیر اطلاعات ما دارند. این ساختارهای ذهنی می توانند به ما کمک کنند تا به سرعت و به طور موثری واکنش نشان دهیم؛ اما در عین حال ممکن است ما را در دام های فکری و رفتاری گرفتار کنند. شناخت سبک های مقابله ای مانند اجتناب و جبران افراطی، همچنین آگاهی از طرحواره درمانی، می تواند به ما در بهبود کیفیت زندگی و روابط اجتماعی کمک کند.
در نهایت، درک عمیقتری از طرحوارهها و تأثیرات آنها بر زندگی روزمره، میتواند به بهبود سلامت روانی و اجتماعی ما منجر شود. با تلاش برای تغییر طرحوارههای ناسازگار و به کارگیری روشهای مؤثر، میتوانیم به زندگی رضایتبخشتری دست یابیم.
دیدگاهتان را بنویسید