طرحواره بی اعتمادی چیست ؟ ویژگی افراد با این طرحواره و روش درمان
طرحوارهها الگوهایی هستند که از کودکی در ذهن افراد شکل میگیرند و پایهای برای نحوه تفکر، احساسات و رفتار در زندگی میشوند. یکی از طرحوارههایی که میتواند اثرات منفی چشمگیری بر زندگی افراد داشته باشد، طرحواره بیاعتمادی است. این طرحواره موجب میشود افراد با نگرشی منفی و بدبینانه به دنیا و اطرافیان خود نگاه کنند، بهطوریکه همواره انتظار خیانت، سوءاستفاده یا آزار از سوی دیگران را داشته باشند. طرحواره بیاعتمادی از جمله طرحوارههای ناسازگار اولیه است که عمدتاً در دوران کودکی و تحت تأثیر تجربیات منفی شکل میگیرد و در صورت عدم مدیریت صحیح، میتواند در بزرگسالی بهصورت مشکلاتی در روابط فردی، اعتماد به دیگران و ارتباطات اجتماعی بروز کند. در این مقاله، به بررسی مفهوم طرحواره بی اعتمادی، ویژگیهای افراد دارای این طرحواره، علتهای شکلگیری، روشهای تشخیص، سبکهای مقابلهای و در نهایت راههای درمان آن خواهیم پرداخت.
طرحواره بیاعتمادی چیست؟
طرحواره بیاعتمادی بهطور کلی بهعنوان یک الگوی فکری و احساسی ناسازگار شناخته میشود که فرد را وادار به دیدی مشکوک و منفی به دیگران میکند. افراد دارای این طرحواره به این باور رسیدهاند که دیگران قصد دارند به آنها آسیب برسانند، آنها را تحقیر کنند یا از آنها سوءاستفاده کنند. این باور، عموماً ریشه در تجربیات کودکی فرد دارد، تجربیاتی نظیر خیانت از سوی نزدیکان، تحقیر توسط همسالان یا بزرگسالان، یا سوءاستفاده عاطفی و جسمی. طرحواره بیاعتمادی به فرد القا میکند که دنیا و اطرافیان قابل اعتماد نیستند و همواره باید در موضعی تدافعی قرار گیرد. این نوع نگرش در طول زمان به الگویی پایدار تبدیل میشود که بر روابط فردی و اجتماعی فرد تأثیر منفی میگذارد و در برخی موارد باعث انزوای اجتماعی یا کاهش توانایی فرد در برقراری ارتباطات عاطفی سالم میشود.
ویژگی افراد با طرحواره بیاعتمادی
افراد دارای طرحواره بیاعتمادی از ویژگیهایی برخوردارند که باعث تمایز آنها از دیگران میشود. این افراد معمولاً نسبت به نیت و رفتار دیگران حساسیت زیادی دارند و همواره بهدنبال شواهدی هستند که نشان
دهد دیگران قصد خیانت یا سوءاستفاده از آنها را دارند. از جمله ویژگیهای بارز این افراد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
سوءظن
افراد دارای طرحواره بیاعتمادی معمولاً با بدبینی و سوءظن مداوم نسبت به دیگران مواجهاند. این بدبینی همیشگی، موجب میشود که به رفتار و نیت اطرافیان با دیده شک و تردید بنگرند و دائماً در ذهن خود آمادگی مواجهه با خیانت یا فریب را داشته باشند. چنین افرادی معمولاً به سختی به حرفها و رفتارهای دیگران اعتماد میکنند و به دلیل تصوراتی که درباره نیت دیگران دارند، بیشتر اوقات، رفتارهای آنها را به شکلی منفی تفسیر میکنند. این سوءظن عمیق حتی در روابط نزدیک و صمیمی، مثل روابط خانوادگی، دوستانه و عاطفی نیز اثر منفی دارد و باعث ایجاد اختلال و سردی در این روابط میشود. با گذشت زمان، این رفتارها به ایجاد فاصله بین افراد منجر میشود، زیرا دیگران احساس میکنند که هر حرکت و حرفشان به شکلی منفی برداشت میشود. این چرخه میتواند منجر به تنهایی فرد مبتلا به طرحواره بیاعتمادی و همچنین ایجاد مشکلاتی در زندگی اجتماعی او شود.
اجتناب از روابط نزدیک
اجتناب از روابط نزدیک یکی از ویژگیهای بارز افراد دارای طرحواره بیاعتمادی، اجتناب از برقراری روابط صمیمی و نزدیک است. این افراد به دلیل ترس عمیقی که از آسیب دیدن یا خیانت دارند، بهندرت به دیگران نزدیک میشوند و ترجیح میدهند فاصلهای محافظتی بین خود و اطرافیان ایجاد کنند. آنها اغلب با شک و تردید به دیگران نگاه کرده و معتقدند که اگر به کسی نزدیک شوند، ممکن است آسیب ببینند. این رفتار موجب میشود که در محیطهای اجتماعی و عاطفی، رویکردی محتاطانه داشته باشند و بیشتر در حاشیه قرار بگیرند. این اجتناب نهتنها فرصتهای گرانبها برای تجربه روابط معنادار و عاطفی را از آنها میگیرد، بلکه به انزوای بیشتر آنها نیز دامن میزند و میتواند احساس تنهایی و عدم ارتباطات عمیق در زندگیشان را تقویت کند.
خودمحوری و انحصارگرایی
این افراد به دلیل عدم اعتماد به دیگران تمایل دارند که کنترل کاملی بر همه چیز داشته باشند. آنها معتقدند تنها خودشان قادر به انجام درست امور هستند و دیگران ممکن است نیتهای سوء یا غیرقابل اعتمادی داشته باشند. این باور، که گاه به شکلی ناخودآگاه در ذهنشان تثبیت شده، موجب میشود که فرد بهسختی بتواند به اطرافیانش اعتماد کند یا مسئولیتها را به دیگران بسپارد. این تمایل به خودمحوری و کنترل، در محیطهای کاری و خانوادگی مشکلاتی ایجاد میکند، زیرا چنین افرادی اغلب نمیتوانند بهراحتی در کارهای گروهی مشارکت داشته باشند و گاه تلاش میکنند تا همه جزئیات را خودشان کنترل کنند. این رفتار نه تنها باعث افزایش استرس و فشار روانی بر خود فرد میشود، بلکه روابط او را نیز دچار تنش کرده و باعث میشود اطرافیان احساس کنند که به تواناییها یا نیتهای آنها اعتماد کافی وجود ندارد.
تحلیل و ارزیابی بیش از حد رفتار دیگران
افراد دارای این طرحواره معمولاً رفتارهای اطرافیان را بهصورت مداوم زیر ذرهبین میبرند و همواره بهدنبال نشانههایی از خیانت یا سوءنیت هستند. این افراد بهجای ایجاد ارتباطی طبیعی و صمیمانه با دیگران، گفتار و رفتار اطرافیان را بهدقت تحلیل کرده و بیشتر اوقات برداشتهای منفی از آنها دارند. این رفتار تحلیلگرانه و تمرکز بر جزئیات باعث میشود که روابط این افراد بهدلیل حساسیت بیش از حد و تمایل به یافتن شواهد منفی، پرتنش و فاقد صمیمیت لازم باشد. به همین دلیل، آنها در ارتباطات خود بهسختی میتوانند به دیگران اعتماد کنند و غالباً احساس میکنند که باید همواره مراقب باشند تا از آسیبهای احتمالی جلوگیری کنند. این شیوه برخورد موجب فاصله گرفتن از روابط عاطفی عمیق شده و بهتدریج بر احساس رضایت فرد از روابط تأثیر منفی میگذارد.
این ویژگیها در مجموع سبب میشوند که افراد دارای طرحواره بیاعتمادی نتوانند روابط عاطفی عمیق و پایدار ایجاد کنند. بدبینی، سوءظن و ترس از خیانت، مانع از برقراری ارتباطات معنادار و سازنده با دیگران میشود. آنها بهدلیل عدم اعتماد به دیگران و تمایل به فاصلهگیری از روابط صمیمی، معمولاً در روابط شخصی خود دچار مشکلاتی هستند. این افراد از ایجاد ارتباطات صمیمانه و سالم خودداری میکنند و به همین دلیل، اغلب در ایجاد روابط مستحکم و پایدار ناکام میمانند. این مشکل میتواند به انزوا و کاهش کیفیت زندگی اجتماعیشان منجر شود.
علت طرحواره بیاعتمادی
طرحواره بیاعتمادی غالباً بهدلیل تجربیات ناخوشایند دوران کودکی ایجاد میشود. کودکانی که با خیانت، تحقیر، یا سوءاستفاده از سوی والدین یا افراد نزدیک مواجه شدهاند، احتمالاً این طرحواره را در ذهن خود پرورش میدهند. این تجربیات میتوانند شامل موارد زیر باشند:
تجربه خیانت یا سوءاستفاده عاطفی
کودکانی که در دوران حساس رشد خود تجربه خیانت یا سوءاستفاده عاطفی میکنند، بهطور طبیعی اعتمادشان به دیگران را از دست میدهند. این کودکان از تجربیات تلخ خود میآموزند که روابط انسانی ممکن است آسیبزا و نامطمئن باشد. این تجارب باعث میشود که آنها به روابط خود با دیگران با دیدهی تردید نگاه کنند و همواره احساس کنند که نمیتوانند به کسی اعتماد کنند. همچنین، این کودکان ممکن است از ایجاد روابط نزدیک خودداری کرده و از برقراری ارتباطات عاطفی اجتناب کنند تا از آسیبهای احتمالی در امان بمانند.
بیتوجهی و نادیدهگیری والدین
اگر والدین به نیازهای عاطفی و احساسی کودک پاسخ مناسبی ندهند، کودک احساس میکند که از محبت و توجه لازم محروم است. این عدم پاسخگویی به نیازهای عاطفی باعث میشود کودک به این باور برسد که اطرافیان نیز برای او ارزشی قائل نیستند. احساس بیتوجهی و نادیدهگرفتن موجب میشود کودک به دنیای اطرافش به چشم دنیایی بیاعتماد و سرد نگاه کند. در نتیجه، این تجربهها به تدریج باعث شکلگیری بیاعتمادی در کودک نسبت به دیگران میشود و مانع از ایجاد روابط سالم و پایدار در آینده خواهد شد.
سختگیری و انتقاد مداوم والدین
والدینی که به طور مداوم از کودک انتقاد میکنند یا با سختگیریهای زیاد به تربیت او میپردازند، میتوانند به طور قابل توجهی احساس امنیت و اعتماد کودک را تضعیف کنند. این نوع برخورد باعث میشود کودک به تدریج احساس کند که هیچگاه به اندازه کافی خوب نیست و همیشه در معرض نقد یا رد قرار دارد. این نوع انتقادهای پیدرپی به کودک این پیام را میدهد که دیگران ممکن است به او آسیب بزنند یا قصد فریب او را داشته باشند. چنین شرایطی به طور مستقیم به ایجاد طرحواره بیاعتمادی در کودک منجر میشود و میتواند در روابط او با دیگران در آینده اختلال ایجاد کند. در نهایت، کودک به دنیای اطرافش با دیدگاهی شکآلود و بیاعتماد نگاه خواهد کرد.
بهطور کلی، طرحواره بیاعتمادی نتیجه تجربیاتی است که در ذهن کودک تصویری ناامن و غیرقابلاعتماد از دنیای اطراف او ایجاد میکنند و او را به دوری و فاصله گرفتن از دیگران ترغیب میکنند تا از آسیب در امان بماند.
تشخیص طرحواره بیاعتمادی
تشخیص طرحواره بیاعتمادی توسط رواندرمانگران و متخصصان حوزه روانشناسی صورت میگیرد. این فرآیند اغلب شامل مصاحبههای عمیق و استفاده از ابزارهای تشخیصی مختلف است. یکی از روشهای مؤثر برای شناسایی این طرحواره، طرحواره درمانی است که در آن رواندرمانگر با بررسی الگوهای فکری و احساسی فرد، به وجود این طرحواره پی میبرد. علاوه بر این، تستهای شخصیتی نیز میتوانند به شناسایی طرحواره بیاعتمادی کمک کنند. با استفاده از این تستها، درمانگر میتواند به ارزیابی میزان بدبینی، حساسیت و خودکنترلی فرد بپردازد و در صورت لزوم درمانهای مناسب را آغاز کند. تشخیص بهموقع و درست این طرحواره میتواند فرد را از مشکلات آتی نجات دهد و به او کمک کند تا راههایی برای مدیریت و کاهش اثرات آن پیدا کند.
سبک مقابلهای با طرحواره بیاعتمادی
افراد با طرحواره بیاعتمادی اغلب از سبکهای مقابلهای خاصی برای مدیریت احساسات و افکار منفی خود استفاده میکنند. این سبکها ممکن است بهصورت انکار و اجتناب، کنترل بیش از حد، و حتی حمله به دیگران نمود یابد. برای مثال، برخی افراد بهدلیل ترس از خیانت و آسیب، بهطور کامل از برقراری روابط نزدیک اجتناب میکنند و بهصورت انزواگرانه زندگی میکنند. برخی دیگر برای حفظ امنیت خود، به سمت کنترل دیگران میروند و سعی دارند تا همه چیز را تحت نظر بگیرند.
عدهای دیگر نیز از پرخاشگری یا انتقاد مداوم بهعنوان شیوهای برای محافظت از خود استفاده میکنند. این سبکهای مقابلهای اگرچه ممکن است بهطور موقت کارساز باشند، اما در درازمدت به مشکلات بیشتری منجر میشوند و فرد را از داشتن روابط سالم محروم میکنند.
تأثیر طرحواره بیاعتمادی بر روابط اجتماعی و حرفهای
طرحواره بیاعتمادی نه تنها روابط شخصی را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه میتواند بهطور جدی بر روابط اجتماعی و حرفهای فرد نیز تأثیر بگذارد. افرادی که این طرحواره را دارند، به دلیل عدم اعتماد به دیگران، ممکن است در محیطهای کاری و اجتماعی با چالشهایی مانند عدم توانایی در کار تیمی، بروز تنشهای غیرضروری و ایجاد سوءتفاهمهای مکرر مواجه شوند.
این افراد بهجای همکاری و تعامل با دیگران، تمایل دارند که مسئولیتها را بهتنهایی بر عهده بگیرند و از ارتباطات اجتماعی پرهیز کنند. این نوع رفتارها باعث میشود که فرد فرصتهای شغلی و اجتماعی خود را از دست بدهد، زیرا در بسیاری از موقعیتها، توانایی همکاری و برقراری ارتباط مؤثر با دیگران عامل موفقیت است. در نتیجه، این افراد ممکن است به دلیل انزوای اجتماعی و عدم مشارکت در تیمها، در مسیر حرفهای خود با موانع جدی روبرو شوند.
درمان طرحواره بیاعتمادی
درمان طرحواره بیاعتمادی میتواند از طریق روشهای مختلف رواندرمانی انجام شود. یکی از مؤثرترین روشها، طرحواره درمانی است که به وسیله جفری یانگ توسعه یافته و شامل شناسایی و جایگزینی الگوهای فکری ناسازگار با الگوهای سالمتر است. در این روش، درمانگر به فرد کمک میکند تا به باورهای منفی و اشتباه خود نسبت به دیگران پی ببرد و آنها را با دیدگاههای واقعبینانهتر و مثبتتری جایگزین کند.
شناختدرمانی و رفتاردرمانی نیز از دیگر روشهای مؤثر برای درمان طرحواره بیاعتمادی هستند. این روشها به فرد کمک میکنند تا باورهای اشتباه و ناسالم خود را به چالش بکشد و الگوهای جدیدی را برای ارتباط با دیگران بیاموزد. در کنار این روشها، تکنیکهای تمرینی و کارکردهای عاطفی نیز میتوانند به بازسازی اعتماد به دیگران کمک کنند. گاهی نیز درمانگر از تمرینات عملی مانند افزایش مهارتهای ارتباطی و کار بر روی اعتماد به نفس استفاده میکند تا فرد بتواند در روابط خود از جایگاه قویتری برخوردار باشد.
جدول برای نمایش ویژگیهای افراد با طرحواره بیاعتمادی
این جدول به شما ویژگیهای افراد دارای طرحواره بیاعتمادی را نشان میدهد.
ویژگیها | توضیحات |
بدبینی و سوءظن مداوم | افراد همواره به رفتار و نیت دیگران با شک و تردید نگاه میکنند و آمادهی مواجهه با خیانت یا فریب هستند. |
اجتناب از روابط نزدیک | بهدلیل ترس از آسیب و خیانت، این افراد از برقراری روابط صمیمی و عاطفی خودداری میکنند. |
خودمحوری و انحصارگرایی | بهدلیل عدم اعتماد به دیگران، تمایل دارند همه چیز را خودشان کنترل کنند و مسئولیتها را به دیگران واگذار نکنند. |
تحلیل و ارزیابی بیش از حد | بهطور مداوم رفتارهای دیگران را زیر ذرهبین میبرند و به دنبال نشانههایی از خیانت یا سوءنیت هستند. |
دشواری در ایجاد روابط عاطفی | افراد با طرحواره بیاعتمادی قادر به ایجاد روابط عاطفی عمیق و پایدار نیستند و از ارتباطات صمیمانه پرهیز میکنند. |
جمعبندی
طرحواره بیاعتمادی یکی از طرحوارههای ناسازگار اولیه است که معمولاً بهواسطه تجربیات منفی در دوران کودکی و نوجوانی در ذهن فرد شکل میگیرد. این طرحواره میتواند تأثیرات منفی شدیدی بر زندگی فرد و روابط او داشته باشد. افرادی که دچار این طرحواره هستند، به دلیل بیاعتمادی و بدبینی، تمایل دارند از روابط صمیمی و عاطفی خودداری کنند و اغلب زندگی انزواگرایانهای را تجربه میکنند. این الگوهای منفی میتواند به مشکلات اجتماعی و شغلی نیز منجر شود.
خوشبختانه، طرحواره بیاعتمادی با استفاده از روشهای درمانی مؤثر مانند طرحوارهدرمانی، شناختدرمانی و تکنیکهای روانشناختی قابل درمان است. تشخیص بهموقع این طرحواره و درمان مناسب آن میتواند به فرد کمک کند تا الگوهای سالمتری را در زندگی خود ایجاد کرده و روابط سالمتر و باکیفیتتری داشته باشد.
دیدگاهتان را بنویسید