روانشناسی مثبت گرا چیست و چه اهمیتی دارد؟
روانشناسی مثبت گرا چیست؟ اگر اصطلاح «روانشناسی مثبت گرا » را زیاد شنیدهاید، اما کاملاً مطمئن نیستید که چیست، جای درستی آمدهاید!
برخی تصورات غلط رایج در مورد روانشناسی مثبت گرا وجود دارد. برای رفع برخی از این سوءتفاهمها و ارائه یک نمای کلی مختصر اما جامع از این زمینه، ما این مقاله را با تمرکز بر تعریف و توصیف جنبش روانشناسی مثبت گردآوری کردهایم.
روانشناسی مثبت گرا چیست؟
روانشناسی مثبت گرا به طرق مختلف و با کلمات زیادی توصیف شده است، اما تعریف رایج مورد قبول این رشته این است:
«روانشناسی مثبت گرا مطالعه علمی چیزی است که زندگی را ارزشمندتر میکند» (پترسون، 2008).
برای پیشبرد این توصیف کوتاه به این مسئله میتوان پرداخت که روانشناسی مثبت گرا رویکردی علمی برای مطالعه افکار، احساسات و رفتار انسان است، با تمرکز بر نقاط قوت به جای نقاط ضعف، ساختن خوبیها در زندگی به جای ترمیم بدیها. (پترسون، 2008).
فهرست مطالبی که در این مقاله می خونید
روانشناسی مثبت گرا روی چه چیزی تمرکز میکند؟
روانشناسی مثبت گرا بر رویدادها و تأثیرات مثبت در زندگی تمرکز میکند، از جمله:
- تجربیات مثبت (مانند شادی، الهام و عشق)
- حالات و ویژگیهای مثبت (مانند قدردانی، انعطافپذیری، و شفقت)
- نهادهای مثبت (به کارگیری اصول مثبت در کل سازمانها و نهادها)
به عنوان یک رشته، روانشناسی مثبت گرا بیشتر وقت خود را صرف تفکر در مورد موضوعاتی مانند نقاط قوت شخصیت، خوشبینی، رضایت از زندگی، شادی، رفاه، قدردانی، شفقت، عزت نفس و امید میکند. این موضوعات به منظور یادگیری چگونگی کمک به شکوفایی افراد و داشتن بهترین زندگی مورد مطالعه قرار میگیرند.
درباره پایهگذار علم روانشناسی مثبت گرا، مارتین سِلیگمن.
مارتین سلیگمن محققی با تجربه وسیع در روانشناسیست.
حتی اگر تا به حال در مورد جنبش روانشناسی مثبت گرا نشنیده باشید، باز هم ممکن است زمانی نام او را شنیده باشید. تحقیقات سلیگمن در دهههای 1960 و 70 پایه و اساس نظریه روانشناختی معروف «درماندگی آموخته شده» را ایجاد کرد. این نظریه که دههها تحقیق پشتیبانی شده است، توضیح میدهد که چگونه انسانها و حیوانات میتوانند بیاموزند و احساس کنند کنترل خود را بر آن چه برایشان اتفاق میافتد از دست دادهاند.
سلیگمن این پدیده را با افسردگی مرتبط دانست و خاطر نشان کرد که بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی نیز احساس درماندگی میکنند. کار او در مورد این موضوع الهامبخش، شواهدی برای پشتیبانی از بسیاری از درمانهای علائم افسردگی و همچنین راهبردهایی برای پیشگیری از افسردگیست.
با وجود اینکه این موضوع به خودی خود به اندازه کافی تأثیرگذار است، سلیگمن میدانست که چیزهای بیشتری برای ارائه به جامعه روانشناسی و جهان به طور کلی وجود دارد.
او آنچه را که در تابآوری به دنبالش بود یافت و خوشبینی را آموخت، یافتههای زمینهساز برنامههای تابآوری که به طور گسترده برای کودکان و اعضای ارتش اجرا شدند. سلیگمن از تمرکز بیش از حد محدود روانشناسی بر موارد منفی ناامید شد. توجه زیادی به بیماریهای روانی، روانشناسی غیرطبیعی، تروما، رنج و درد انجام می شد و توجه به سمت شادی، رفاه، استثنایی گرایی، نقاط قوت و شکوفایی نسبتا کم بود.
هنگامی که سلیگمن در سال 1998 به عنوان رئیس انجمن روانشناسی آمریکا انتخاب شد، از فرصت استفاده کرد تا مسیر این رشته را از چنین موقعیت تأثیرگذاری تغییر دهد. او زیرشاخه جدیدی از روانشناسی را با تمرکز بر آن چه که حیات بخش است به جای اینکه زندگی را نابود کند، پیشنهاد کرد. مقاله بنیادی این رشته جدید، روانشناسی مثبت گرا، در سال 2000 توسط سلیگمن منتشر شد.
از سال 2000، درخواست سلیگمن برای تمرکز بیشتر بر موارد مثبت در زندگی توسط هزاران محقق در سراسر جهان پاسخ داده شده است و ده ها هزار مطالعه را در مورد پدیده های مثبت برانگیخته و پایه ای برای به کارگیری اصول مثبت در مربیگری، آموزش و روابط در هر حوزه ای از زندگی ایجاد کرده است.
فواید روانشناسی مثبت گرا
به طور کلی، بزرگترین مزیت بالقوه روانشناسی مثبت گرا چیست؟ این است که به ما قدرت تغییر دیدگاه را میآموزد. این تمرکز بسیاری از تکنیکها، تمرینها و حتی کل برنامههای مبتنی بر روانشناسی مثبت است، زیرا یک تغییر نسبتاً کوچک در دیدگاه فرد میتواند منجر به تغییرات خیرهکنندهای در رفاه و کیفیت زندگی شود. تزریق کمی خوش بینی و قدردانی بیشتر به زندگی شما یک اقدام ساده است که میتواند دیدگاه مثبتتری نسبت به زندگی به شما بدهد. البته، هیچ روانشناس مثبتاندیش محترمی به شما نمیگوید که فقط به موارد مثبت در تعادل زندگی فکر کنید، عمل کنید و روی آن تمرکز کنید. روانشناسی مثبت گرا برای جایگزینی روانشناسی سنتی ایجاد نشده است، بلکه برای تکمیل آن با یک سوگیری مثبت بوده که به همان اندازه سوگیری منفی روانشناسی در چند دهه گذشته قوی است.
مطالعات و تحقیقات
روانشناسی مثبت گرا میآموزد که چگونه از قدرت تغییر دیدگاه خود برای به حداکثر رساندن پتانسیل شادی در بسیاری از رفتارهای روزمره خود استفاده کنیم. برای مثال، هر یک از این یافتهها ایدهای ملموس برای بهبود کیفیت زندگی به ما میدهد:
مردم تأثیر پول بر خوشبختی خود را بسیار زیاد ارزیابی میکنند. این تا حدودی تأثیر دارد، اما نه به اندازهای که ما فکر میکنیم، بنابراین تمرکز کمتر جهت دستیابی به ثروت، احتمالاً شما را شادتر می کند (Aknin, Norton, & Dunn, 2009).
خرج کردن پول برای تجربیات، نسبت به خرج کردن پول برای داراییهای مادی، باعث افزایش شادی میشود (هاول و هیل، 2009).
قدردانی نقش مهمی در شادی در زندگی دارد، و نشان میدهد که هر چه بیشتر قدردانی را پرورش دهیم، شادتر خواهیم بود (سلیگمن، استین، پارک، و پترسون، 2005).
اکسی توسین ممکن است اعتماد و همدلی بیشتری را در انسانها برانگیزد، به این معنی که در آغوش گرفتن یا نشان دادن محبت جسمانی ممکن است به سلامت کلی شما کمک کند (Barraza & Zak، 2009).
کسانی که عمداً خلق و خوی مثبتی را برای تطابق با عواطف بیرونی نشان دهند از تجربه واقعی بیشتر خلق مثبت، سود میبرند. به عبارت دیگر، «پوشیدن چهرهای شاد» لزوماً احساس خوشحالی بیشتری در شما ایجاد نمیکند، اما با کمی تلاش احتمالاً این کار را انجام میدهد (اسکات و بارنز، 2011).
شادی مسری است. کسانی که دوستان شاد و افراد مهمی دارند، به احتمال زیاد در آینده افراد شادیتر خواهند بود. (فاولر و کریستاکیس، 2008).
افرادی که رفتارهای محبت آمیزی نسبت به دیگران دارند، نه تنها به آرامشی از نظر ذهنی میرسند، بلکه توسط همسالان خود نیز بیشتر پذیرفته میشوند. (Layous, Nelson, Oberle, Schonert-Reichl, & Lyubomirsky, 2012).
وقتی که به صورت داوطلبانه کاری را انجام میدهید، سطح رفاه و رضایت از زندگی شما افزایش مییابد و حتی ممکن است علائم افسردگی شما را کاهش دهد (جنکینسون و همکاران، 2013).
خرج کردن پول برای دیگران منجر به شادی بیشتر برای فرد بخشنده میشود (دان، آکنین و نورتون، 2008).
روانشناسی مثبت گرا همچنین به بهبود عملکرد در محیط کار کمک میکند. مطالعات میدانی نشان داده است که:
احساسات مثبت عملکرد شغلی ما را افزایش میدهد.
احساسات مثبت در محل کار مسری هستند، به این معنی که یک فرد یا تیم مثبت میتواند اثری انتقالی داشته باشد که در کل سازمان گسترش مییابد.
اقدامات کوچک و ساده میتواند تأثیر زیادی بر شادی ما داشته باشد، به این معنی که تشویق کردن در محل کار خیلی نیازی به کارهای بزرگ و خارق العاده ندارد (Kjerulf, 2016).
یکی از مزایای تمرین یک دیدگاه روانشناختی مثبت، موفقیت است! موفقیت نه تنها ما را شادتر میکند، بلکه احساس شادی و تجربه احساسات مثبت و در واقع شانس موفقیت ما را افزایش میدهد (لیوبومیرسکی، کینگ و داینر، 2005).
با این حال، تصور نکنید که امتناع از تجاوز به احساسات یا دیدگاههای منفی به شما کمک میکند تا به موفقیت برسید. یک یافته مهم از تحقیقات روانشناسی مثبت گرا این است که وادار کردن افرادی که به طور طبیعی خوش بین نیستند میتواند آسیب بیشتری به همراه داشته باشد. خوش بینی غیرواقعی، همراه با بدبینی شدید، مضر است.
یکی دیگر از مزایای اصلی جنبش روانشناسی مثبت، این است که این ایده واضحتر از آن چه “زندگی خوب” است، تعریف میشود. روی اف. باومایستر، روانشناس مثبت اندیش مشهور، چالش تعیین این که یک زندگی خوب چه چیزی برای ما ایجاد میکند را بر عهده گرفت و به یافتههای جالبی دست یافت که میتوانید آنها را در زندگی خود اعمال کنید. تحقیقات او نشان داد که شادی و احساس معنا در زندگی لزوماً دست به دست هم نمیدهند و این نشان میدهد که تمرکز بر احساسات مثبت به تنهایی زندگی رضایت بخشی را که میخواهید به ارمغان نمیآورد.
برخی از یافتههای خاصتر آنها شامل موارد زیر است:
- ارضای خواستهها و نیازهای فرد باعث افزایش شادی میشود، اما عملاً هیچ تأثیری بر معنادار بودن ندارد. این نشان میدهد که تمرکز بر دستیابی به آن چه میخواهید، شادی شما را افزایش میدهد، اما ممکن است برای درک عمیقتر معنا مجبور به مکمل شوید.
- شادی مبتنی بر زمان حال است، ریشه در لحظه دارد، در حالی که معنادار بودن بیشتر بر گذشته و آینده و چگونگی پیوند آنها با حال متمرکز است. این یافته نشان میدهد که میتوانید برای افزایش شادی خود بر روی زمان حال تمرکز کنید، اما ممکن است برای یافتن معنای بیشتر به گذشته و آینده خود فکر کنید.
- انسانهای «بخشنده» معنای بیشتری را تجربه میکنند، در حالی که انسانهای «دریافت کننده» شادی بیشتری را تجربه میکنند. اگر احساس میکنید فاقد معنا هستید، سعی کنید به دیگران پاسخ دهید، اما اگر شادی ندارید، سعی کنید سخاوت دیگران را بپذیرید تا به خودتان کمک کنید.
- نگرانی، استرس و اضطراب بیشتر توسط کسانی که زندگیشان پرمعنا و دارای شادی کم است احساس میشود. این نشان میدهد که اگر حس معناداریِ قوی دارید، نباید در مورد تجربه احساسات منفی خیلی ناراحت شوید (کمی احساس منفی شاید حتی میتواند چیز خوبی باشد!)
- بیان خود واقعی و احساس هویت شخصی قوی با معنا مرتبط است، اما نه با شادی. اگر در جستجوی معنا هستید، سعی کنید روی عملکرد خود بیشتر کار کنید.
نظریه ها و مفاهیم
مهمترین نکتهای که در رابطه با این مسئله وجود دارد این است که روان شناسی مثبت گرا یک علم است و در واقع زیر شاخهای از علم روانشناسی. اگرچه گاهی اوقات به عنوان یک «علم نرم» یا یک «شبهعلم» مورد تمسخر قرار میگیرد، اما همچنان بر پایه علم است. روش ارزیابی نظریهها بر اساس شواهد است، همانطور که کریستوفر پترسون، استاد دانشگاه میشیگان و اسطوره روانشناسی مثبت گرا می گوید: «…روان شناسی مثبت گرا را نباید با مسائل مختلفی اشتباه گرفت، روانشناسی مثبت نه نسخه بازنویسی شدهای از قدرت مثبت اندیشی است و نه دنبالهای بر راز.»
پترسون در ادامه به تشریح نظریهها و مفاهیمی میپردازد که تاکنون از تحقیقات مختلف حاصل شده است:
اکثر مردم خوش حال هستند.
شادی یکی از عوامل خوشایند زندگی است.
شادی، نقاط قوت شخصیت و روابط اجتماعی خوب، بهعنوان محافظی در برابر ناامیدیها و شکستها عمل میکنند.
بحرانها شخصیت را آشکار میکنند.
انسانها اهمیت دارند (از نظر اینکه چه چیزی زندگی را ارزشمند میکند).
کار همچنین از نظر ارزش بخشیدن به زندگی اهمیت دارد، به شرطی که درگیرش باشیم و از آن معنا و هدف بگیریم.
پول پس از یک نقطه معین از شادی ما، بازدهی کاهشی دارد؛ اما ما میتوانیم با خرج کردن پول برای دیگران مقداری شادی بخریم.
«قلب» بیش از «سر» اهمیت دارد، به این معنی که چیزهایی مانند همدلی و شفقت به اندازه تفکر انتقادی مهم هستند.
تقریباً همه روزهای خوب سه چیز مشترک دارند: احساس استقلال، شایستگی، و ارتباط با دیگران.
زندگی خوب را میتوان آموزش داد.
اهداف روانشناسی مثبت گرا (در کوچینگ)
استفاده از روانشناسی مثبت گرا در کوچینگ میتواند یک تجارت دشوار باشد، اما با بهترین نیت و مراقبت از دیگران انجام میشود. به طور کلی اهداف روانشناسی مثبت گرا در کوچینگ به شرح زیر است:
تأثیر مثبت بر زندگی مشتری.(این هدف بالاترین اهمیت را دارد و بقیه به طور غیرمستقیم به این هدف کمک میکنند. هدف اصلی کوچینگ بهبود زندگی مرجع کننده است.)
افزایش تجربه مراجع کننده از احساسات مثبت
به مراجعین کمک کنید تا نقاط قوت و استعدادهای منحصر به فرد خود را شناسایی و توسعه دهند
هدفگذاری و تواناییهای هدفگیری مراجع را تقویت کنید
حس امید در دیدگاه مراجع کننده ایجاد کنید
احساس خوشبختی و رفاه مراجع کننده را پرورش دهید
حس قدردانی را پرورش دهید
به مراجعین کمک کنید تا روابط سالم و مثبت با دیگران ایجاد و حفظ کنند
مراجع را تشویق کنید که چشمانداز خوشبینانه خود را حفظ کند
به مراجع کمک کنید یاد بگیرد که از هر لحظه مثبت لذت ببرد
احتمالاً میتوانید به راحتی متوجه شوید که چرا هدف اول مهمترین است و اساساً همه اهداف دیگر را در بر میگیرد. هر یک از اهداف 2 تا 10 را میتوان نقاط عطف در راه رسیدن به هدف اول در نظر گرفت. تکنیکها و اهداف موثری که به مراجع و کوچ کمک میکند تا راه خود را برای رسیدن به بزرگترین اهداف زندگی درمانجو انجام دهند.
مقدمه ای بر مدل PERMA نظریهای در مورد شادکامی و خوشبختی
پِرما یک مدل گسترده و شناخته شده و تاثیرگذار در علم روانشناسی مثبت گرا است. سلیگمن این مدل را برای کمک به توضیح و تعریف شادکامی و خوشبختی در عمق بیشتری پیشنهاد کرد. به گفته ی او “PERMA” مخفف پنج جنبه رفاه است:
“Positive Emotions”احساسات مثبت: اگرچه جستجوی احساسات مثبت به تنهایی راه بسیار موثری برای افزایش رفاه شما نیست اما تجربه احساسات مثبت همچنان یک عامل مهم است. بخشی از رفاه لذت بردن از خود در لحظه است، یعنی تجربه احساسات مثبت.
Engagement”” تعامل: داشتن حس درگیری، که در آن ممکن است زمان را از دست بدهیم و کاملاً در چیزی که از آن لذت میبریم و در آن برتری داریم جذب شویم، بخش مهمی از شادکامی است. اگر واقعاً درگیر هیچ کاری نباشید، داشتن یک حس خوب دشوار است.
Relationships”” روابط: انسانها موجوداتی اجتماعی هستند و ما برای شکوفایی واقعی به ارتباطات با دیگران تکیه میکنیم. داشتن روابط عمیق و معنادار با دیگران برای رفاه ما حیاتیست.
Meaning”” معنا: حتی کسی که اغلب اوقات به شکلی افراطی خوشحال است، اگر معنایی در زندگی خود پیدا نکند، ممکن است احساس خوبی نداشته باشد. وقتی خودمان را وقف یک هدف میکنیم یا چیزی بزرگتر از خودمان را تشخیص میدهیم، احساس معنایی را تجربه میکنیم که به سادگی هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد.
Accomplishment / Achievement”” موفقیت / دستاورد: همه ما زمانی که موفق میشویم، به اهدافمان میرسیم و خودمان را بهتر میکنیم. این باعث میشود پیشرفت کنیم. بدون انگیزه برای انجام و دستیابی، ما یکی از قطعات پازل رفاه واقعی را از دست خواهیم داد.
این مدل چارچوبی جامع برای درک شادکامی و همچنین پایهای برای بهبود این مسئله به ما میدهد. اگر به دنبال تقویت احساس خوشبختی و رفاه واقعی خود هستید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که بر روی موارد زیر تمرکز کنید:
تجربه بیشتر احساسات مثبت: کارهایی که شما را خوشحال میکند را بیشتر انجام دهید و لذت را وارد برنامه روزانه خود کنید.
فعالیت بر روی افزایش مشارکت خود: سرگرمیهایی را دنبال کنید که به شما علاقهمند است، مهارتهای خود را توسعه دهید و در صورت لزوم به دنبال شغلی باشید که با علایق شما سازگارتر باشد.
کیفیت (و کمیت) روابط خود با دیگران را بهبود بخشید. روی ایجاد روابط مثبت و حمایتی بیشتر با دوستان، خانواده و سایر افراد مهم کار کنید.
به دنبال معنا باشید. اگر آن را از طریق کار خود پیدا نکردید، آن را در کارهای داوطلبانه، سرگرمیهای شخصی یا فعالیتهای اوقات فراغت یا ایفای نقش بهعنوان مربی برای دیگران جستجو کنید.
تمرکزتان را روی دستیابی به اهداف خود حفظ کنید، اما بیش از حد درگیر آن نباشید. سعی کنید جاهطلبی خود را با همه چیزهای مهم دیگر در زندگی متعادل نگه دارید (سلیگمن، 2011).
این پنج جنبه از مدل PERMA قابل اندازهگیری بوده و همچنین برای ایجاد حس کلی رفاه حیاتی هستند. این مدل با در نظر گرفتن چیزی بیش از شادی یا احساسات مثبت، مدل قدیمیتر شادی واقعی را پشت سر میگذارد. البته، احساسات مثبت مهماند، زیرا بخشی از خود مدل PERMA هستند، اما تمرکز فقط بر روی احساسات مثبت، به شما کمک نمیکند که یک حس جامع شادکامی و خوشبختی، از جمله تعامل، معنا، موفقیت و روابط مثبت با دیگران ایجاد کنید. احتمالاً خوشبختی به تنهایی شما را به سوی شکوفایی سوق نمیدهد، اما آن حس جامع این کار را انجام خواهد داد.
شکوفایی
شکوفایی یکی از مهمترین مفاهیم روانشناسی مثبت گراست، زیرا بسیاری از مفاهیم مثبت دیگر را در برمیگیرد و آنها را گسترش می دهد.
به طور خلاصه، “شکوفایی” به وضعیتی اشاره دارد که ما در آن قرار داریم وقتی که به هر یک از جنبههای مدل PERMA توجه میکنیم و حس خوبی از خوشنودی را ایجاد میکنیم. ما زمانی شکوفا میشویم که استعدادها و نقاط قوت خود را پرورش دهیم، روابط عمیق و معناداری ایجاد کنیم، از آن لذت ببریم و سهم معناداری در جهان داشته باشیم. زمانی که ما واقعاً «زندگی خوب» را میگذرانیم، زمانی شکوفا میشویم که در زندگی همراه با دستیابی به اهداف سنتیتر مرتبط با موفقیت، شکوفا میشویم (سلیگمن، 2011).
روانشناس مثبتاندیش و پروفسور دکتر لین سوتس شکوفایی را اینگونه توصیف میکند: «شکوفایی محصول تعقیب و درگیر شدن در زندگی اصیل است که از طریق رسیدن به اهداف، ارتباط با علایق و لذت بردن از زندگی، خوشنودی و شادی درونی را به ارمغان میآورد. موفقیتها از قلهها و درههای زندگی عبور میکنند.» علاوه بر این، سوتس تأکید میکند که شکوفایی یک ویژگی، یا چیزی نیست که شما «دارید یا ندارید». بلکه شکوفایی فرآیندی است که نیاز به اقدام دارد. اگرچه ممکن است ناامید کننده باشد که این کار آسان نیست، اما دلگرم کننده است که بدانید، واقعاً، هر کسی میتواند شکوفا شود!
غرقگی
یکی دیگر از موضوعات شناخته شده در روانشناسی مثبت گرا موضوع غرقگی است. ویژگی تصویر ویکیمدیا. مفهوم جریان، اولین بار توسط میهای چیک سنت میهایی ((Mihaly Csikszentmihalyi به طور علمی مورد بررسی و تعریف قرار گرفت. در چند دهه آخر 1900، میهایی متوجه شد که بسیاری از هنرمندان در حین کار در وضعیت خاصی قرار گرفتند. این حالت با تمرکز شدید و تمرکز زیاد بر روی کار آنها مشخص میشد، تا حدی که گذر زمان را از دست میدادند.
او به پیگیری این موضوع ادامه داد و در دیگران نیز متوجه آن شد. ورزشکاران حرفهای، نوازندگان، نویسندگان و افرادی از انواع مشاغل هنری و خلاق اغلب گزارش میدادند که خود را به روشی مشابه در کار گم کردهاند. همانطور که او توضیحات بیشتری از این پدیده جمعآوری کرد، شش عامل را نیز مشاهده کرد که یک تجربه غرقگی را مشخص میکند:
تمرکز شدید و متمرکز در لحظه.
ادغام عمل و آگاهی.
از دست دادن خودآگاهی بازتابی (عدم توجه به خود)
احساس کنترل شخصی یا عاملیت در موقعیت
احساس نکردن گذر زمان
تجربه فعالیت یا موقعیت به عنوان پاداش ذاتی
کسانی که وارد حالت غرقگی میشوند، در واقع غرق در کاری هستند که انجام میدهند. این غوطهور شدن زمانی به وجود میآید که چالشهای فعالیت پیش روی ما قابل توجه و تقریباً برابر با مهارتهایمان در این فعالیت باشد. وقتی «مهارت بالا و چالش کم» داریم، خسته می شویم. وقتی «چالش زیاد و مهارت کم» داریم، غرق میشویم. وقتی «مهارت کم و چالش کم» داریم، بی تفاوت هستیم. تنها زمانی که «مهارت و چالشهای ما بالا باشد»، وارد وضعیت غرقگی میشویم. ورود به غرقگی ذاتاً حالتی پاداشگونه دارد و اغلب یک تجربه لذتبخش است.
روانشناسی مثبت گرا در عمل
یکی از مسائلی که مورد توجه مردم است و در آن نیاز به کمک اندیشمندان این علم وجود دارد، این است که چگونه روانشناسی مثبت گرا را عملی کنند. اصول و تمرینات روانشناسی مثبت گرا چیست؟ روانشناسی مثبت را میتوان در چندین محیط مختلف از جمله درمان، کلاس درس، محل کار و در خانه نیز به کار برد. برخی از تکنیکهایی که بسیار مفید هستند عبارتند از:
استفاده از روش نمونهگیری تجربه (یا ESM) که به آن روش روزانه نیز گفته میشود.
سالها قبل از این که مسئله گوشیهای هوشمند مطرح باشد، احتمالا از یک پیجر استفاده میکردید. کار پیجر یادآوری فعالیت خاصی بود که در طول روز، ساعت و زمان مشخصی انجام میدادید. این کار باعث میشد که توجه شما به آن موضوع خاص بیشتر جلب شود و آن کار را انجام داده و اگر نکته مهمی داشت، یادداشت کنید. همین کار هم میتواند اغلب در مداخلات مثبت استفاده شود تا به مردم کمک کند که متوجه شوند چه میزان از کل روز آنها، واقعا و کاملا مثبت است.
تهییه یک دفتر شکرگزاری
یک ژورنال شکرگزاری به افراد، روشی برای تامل در مورد مسائل خوب زندگی ارائه می دهد. همه آن چه که باید برای آنها سپاس گزار باشید. مداخلات اغلب شامل ترغیب افراد به نوشتن سه چیز است که بابت آنها سپاسگزار هستند و تنها شرط این است که آنها باید هر روز متفاوت باشند. در عرض یک هفته، بسیاری از مردم با افزایش قدردانی، شادکامی را تجربه میکنند.
تمرکز بر ایجاد نقاط قوت به جای نقاط ضعف.
یکی از مهمترین تفاوتها بین بسیاری از اشکال دیگر کوچینگ و مشاوره با روشهای مبتنی بر روانشناسی مثبت گرا ، تمرکز بر نقاط قوت به جای نقاط ضعف است. روانشناسی مثبت گرا بر این ایده استوار است که ایجاد تمرکز بر روی نقاط قوت ما اغلب راهی مؤثرتر برای موفقیت است تا تلاش برای برتری در زمینه هایی که به سادگی برای آنها مناسب نیستیم. در عمل، این تکنیک شامل شناسایی نقاط قوت فرد و تلاش برای ارائه فرصتهای بیشتری جهت استفاده از آنهاست.
سلامت درمانی
این رویکرد شبیه به رفتار درمانی شناختی (CBT) است، اما بر ارتقای مثبت و کاهش منفیگرایی در زندگی درمانجو تمرکز دارد. این بر اساس مدل شادکامی کارول ریف است که شش جنبه یا عوامل رفاه را تشخیص می دهد: تسلط بر محیط، رشد شخصی، هدف در زندگی، خود مختاری، پذیرش خود و روابط مثبت (انتشارات سلامت هاروارد، 2008).
روان درمانی مثبت گرا
روان درمانی مثبت شبیه سلامت درمانی است، تفاوت روان درمانی و روانشناسی مثبت گرا چیست؟ به طور کلی چندین تکنیک و تمرین را در یک درمان میگنجاند. تمرکز آن بر ایجاد احساسات مثبت، نقاط قوت شخصیت و احساس معنا در زندگی است. به طور کلی دوازده تمرین در این شکل از درمان انجام میشود، از جمله تمریناتی در مورد استفاده از نقاط قوت،امضا، نگه داشتن یک دفتر خاطرات سپاسگزاری، ویزیت سپاسگزاری (انتشارات سلامت هاروارد، 2008).
نقدی بر روانشناسی مثبت گرا
روانشناسی مثبت گرا دارای سوگیری فرهنگی و قومگراییست
درست است که بسیاری از تحقیقات روانشناسی مثبت گرا توسط محققان، ویراستاران، داوران و مجلات غربی منتشر شده و به طور کلی مخاطبان سفیدپوست و طبقه متوسط را که در آن بیعدالتی، فقر و نابرابری کمتر است، در برمیگیرد اما با این حال، به نظر میرسد که برای این تعصب بیش از حد تبلیغات شده است. اخیراً، تحقیقات بیشتری از کارشناسان در کشورهای غیرغربی و از طیف متنوعی در تمام زمینهها در حال انجام و انتشار است. تأسیس اخیر انجمن بینالمللی روانشناسی مثبت گرا یکی از نشانههای این تلاش برای گسترش دیدگاه روانشناسی مثبت است.
این رشته بیش از حد فردگراست
نکته معتبر دیگر این است که روانشناسی مثبت گرا بیش از حد بر فرد، تجربیات شخصی، ویژگیهای فردی، فرآیندها و پدیدههای درون فردی تمرکز میکند.
به نظر میرسد روانشناسی مثبت گرا در واقع تمرکز بسیار محدودی بر فرد داشته و به روابط، تیمها، گروهها، سازمانها و جوامع توجهی ندارد. برخی استدلال کردهاند که این تمرکز بر افراد، روانشناسی مثبت گرا را به سمت مقصر دانستن قربانی سوق میدهد. به عنوان مثال، «اگر نمیتوانید بفهمید چگونه شاد باشید، تقصیر شماست»
نقدی بر روانشناسی مثبت گرا
روان درمانی مثبت شبیه سلامت درمانی است، اما به طور کلی چندین تکنیک و تمرین را در یک درمان میگنجاند. تمرکز آن بر ایجاد احساسات مثبت، نقاط قوت شخصیت و احساس معنا در زندگی است. به طور کلی دوازده تمرین در این شکل از درمان انجام میشود، از جمله تمریناتی در مورد استفاده از نقاط قوت،امضا، نگه داشتن یک دفتر خاطرات سپاسگزاری، ویزیت سپاسگزاری (انتشارات سلامت هاروارد، 2008).
سخن پایانی
امیدواریم این مقاله به شما درک خوبی از این علم داده باشد که روانشناسی مثبت گرا چیست . این روانشناسی رشتهای با پتانسیل بسیار زیاد، برای بهبود زندگی مردم در سراسر جهان بوده و تاکنون یافتههای تاثیرگذار زیادی کشف شده است. نکته اصلی این است: اگر میخواهید در دنیای کوچینگ، آموزش، مشاوره، درمان و دهها حوزه دیگر ادامه دهید، مطمئن شوید که به موضوعات جدید در روانشناسی مثبت گرا نگاه کنید! نظر شما در مورد وضعیت این رشته چیست؟ آیا فکر میکنید انتقادات بزرگتری وجود دارد که نادیده گرفته میشود؟ آیا فکر میکنید این حوزه در حل مشکلاتی که برای حل آن تصمیم گرفته شده است به خوبی کار میکند؟
هم ریشه ارجمند امیدواریم همراهی شما در این سوال که روانشناسی مثبت گرا چیست؟ بهبود شما و سلامت روح و روان شما،برای ما مهم است. برای اطلاع از نحوه ارتباط و دوره های آموزشی درمانی دکتر بیتا حسینی اینجا کلیک کنید .
منابع
آخرین مقالات
بیداری عشق
کسی که در آغاز رابطه برای مهرورزی انتخاب میکنید ، درست به اندازه ی شیوهای
نوشداروی تنهایی
(عشق واقعی ، عشق یک طرفه ، عشق افلاطونی) اگر بخوام قصه شراره را تعریف
ارزشهای خودت را زندگی کن
ارزشهای خودت را زندگی کن تا عشقهای یک طرفه و عشق افلاطونی را جذب نکنی!!!
زندگی بدون عشق و اصالت
زندگی بدون عشق و اصالت چه بسیاراند افرادی که پیش از ازدواج فکر می کنند
پس از جدایی
بی عشقی، شکست عاطفی،طلاق،عشق یکطرفه،پس از جدایی پس از جدایی: تصور کنید در باغ سرسبز
تفاوت گروهدرمانی و درمان فردی
تفاوت گروهدرمانی و درمان فردی رو به راحت ترین حالت ممکن توضیح داده ایم… به
چرا عاشقم میشوند اما کمی که میگذرد، تنهایم میگذارند؟
چرا عاشقم میشوند اما کمی که میگذرد، تنهایم میگذارند؟ این اتفاق شاید برای همه ما
زندگی بدون عشق و اصالت
زندگی بدون عشق و اصالت انواع عشق چه بسیاراند افرادی که پیش از ازدواج فکر می کنند
ترس از ترک رابطهی مختومه
ترس از ترک رابطهی مختومه « رابطهی عشقی ما خیلی وقت پیش به پایان رسیده اما میترسم تمامش
عشق واقعی و شش نشانه آن؟
عشق واقعی و شش نشانه آن؟ خانواده شوهر – مرد دروغگو، دغدغههای درونی ما آدمها که
سلامت روانی چیست؟
سلامت روانی چیست؟ سلامت روانی عبارت است حالتی از رفاه که در آن هر فردی
عشق حقیقی ، معنای عشق و هنر عشق ورزیدن با تیپ شناسی
رهایی از زندگی بدون عشق و خلاص شدن از نفرت از عشق… . متاسفانه بیشتر
همایش عشق تا بینهایت
همایش با شکوه عشق تا بینهایت در تاریخ دوازدهم تیرماه نود و هشت به سخنرانی بانوی
عشق خوشبختی نمی آورد ، خوشبختی عشق می آورد
دنبال هیچ کس و هیچ جایی نباش که بیاد و حال تو را خوب کند،خوشبختی
با دختر پادشاه قدم بزن
در این ویدیو راز های حقیقی جذابیت درونی در روابط عاطفی فاش میگردد و کاربر
باید ها و نباید ها در قرار اول
در این ویدیو می آموزیم که چگونه در اولین قرار آشنایی به چه چیزهایی باید
وقتی واقعا تغییر کنید شریک عاطفیتان هم تغییر میکند
با شروع تغییراتی که با تکنیک های درست روان درمانی صورت می گیرد تکلیف شریک
قصه ی عاشقی دلبر
قصه ی چگونگی شکل گیری تیپ شخصیتی هیستریک یا نمایشی را از زبان دکتر بیتا
راز شاد زیستن
برای وارد شدن به عالم شادی واقعی دو روش اصلی وجود دارد: اول جدی گرفتن
در نظم هستی خطا راه ندارد
یکی از راه های کسب آرامش در زندگی اعتماد کردن به نظام آفرینش است.
اعتماد به نظم هستی
لحظه ای که به معنای واقعی به نظام هستی اعتماد کنیم به آرامش پایدار میرسیم.