رهایی از زندگی بدون عشق و خلاص شدن از نفرت از عشق... .
متاسفانه بیشتر از ۸۵ درصد آدم هایی که به سن پیری و بعداز آن مرگ می رسند ، هرگز ” نسخه بهتر خودشون ” را نمی بیند. همه افراد در لحظه هایی حتی کوتاه که با خودشون خلوت می کنند، خوب میدونن که اشکالات مهمی که در وجودشان هست همان طور که استعداد های مهمی هم هست. اما اکثرشان هیچ وقت نمی فهمن که اشکالات و این نقطه ضعف های شخصیتی شون رو میشه دقیقا و کاملا علمی شناسایی و از آن مهمتر رفع شون کرد. جای تعجب داره که تقریباً همه سالمندان در مصاحبه با روانشناسان اشاره می‌کنند به خاطر بدبیاری هاشون بوده که هیچ وقت روی خوشبختی واقعی را ندیدن!! این حقیقت نداره… .
حتماً شما هم شنیدین که میگن” شخصیت هر انسان سرنوشت او را می سازه “ . اما آیا به راستی به این گفته یقین دارید؟! اصلا این شخصیت واقعاً چیه و اگر بشناسیمش ، چقدر می تونیم بهترش کنیم ؟ از نظر علمی گفته شده شخصیت یه سری الگوهای فکری ، هیجانی ، کلامی و رفتاری هست که
در افراد مختلف با هم فرق میکنه و اگر این الگوها رو در هر کسی بدونی ، می تونی رفتارهایش را پیش بینی کنی . یعنی اگر بدونی شخصیت یک شخص ، خیلی وابسته است ، میتونی حدس بزنی که وقتی محبوبش اونو تنها بذاره خیلی اذیت خواهد شد . و اگر شخصیت کسی آزادی فردی را خیلی زیاد داشته باشه ، وقتی محبوبش اونو تنها بذاره خیلی هم ذوق میکنه . به زبان ساده تر شخصیت هر آدمی از چهار ستون اصلی درست شده که بهش میگن تیپ ؛ یعنی شما که الان مشغول مطالعه هستید بدون شک شخصیتی دارید که عمدتاً از چهار تیپ اصلی درست شده . همانطور که گفتم مثلا وابسته یا آزادی خواه ، هر کدام یک تیپ شخصیتی هستند
بهترین همسریابی فقط و فقط زمانی اتفاق می افته که خانم ها و آقایان تیپ های شخصیت خودشان را بشناسن و در نتیجه آگاهانه و کاملاً علمی متوجه بشن که قرار گرفتن کنار کدام تیپ شخصیتی برای شخص آنها بهترین هست. وگرنه عشق حقیقی همیشه به شکل یک رویای دست نیافتنی باقی میمونه و بهترین همسر هرگز نصیب افراد ناآگاه به خود نخواهد شد.
حالا اینکه اسم این چهارتا تیپ رو باید از کجا فهمید ، جواب جالبی داره : تیپ شناسی شخصیت یه علمه ؛ درست مثل فیزیک شیمی و نظریه‌های مختلفی هم توش مطرح شده .
توی هر کدام از نظریه های شخصیت شناسی ، تیپ های اصلی آدم ها رو با دسته های خاص خودشون تعریف کردن . اما تقریباً همه نظریه ها آخرش به یک جا می‌رسن . یعنی می خوام بگم از روی هر کدوم از نظریه های مطرح دنیا که چهار تیپ اصلی ت ، یعنی چهارستون شخصیت ت ، رو بشناسی ،فرق چندانی نمی کنه.
هر چند که ظاهرا این اسم ها و اصطلاحات با هم دیگه خیلی متفاوته. مثلا فروید میگه تیپ های شخصیت اینها هستند دهانی ، مقعدی ،آلتی ،کمون،….. یا مثلاً اریک برن معتقده تیپ های شخصیتی اینها هستند کودک تسلیم، کودک رها،والد سرزنشگر ،والد حمایتگر1
پ.ن 1-که برای تیپ شناسی و درمان در این نظریه می توانید محصول معجزه عشق اگاهی را تهیه کنید.
همینطور که گفتم از روی تمام نظریه های معتبر میتونی استعدادها و همینطور نقطه ضعفهای وجودیت را پیدا کنی و با کار کردن و تمرین کردن روی اونها از خود آدم متعادل تر و البته با شخصیت تری بسازی
حتما شما هم افسانه عشق در یک نگاه رو شنیدین دیگه نه؟ عشق هایی که با یک نگاه شروع می‌شود و زبانه می‌کشند تقریبا همیشه به نفرت از عشق بیچاره تبدیل میشن. من میگم به جای عشق در یک نگاه و دنبال افسانه رفتن میشه معنی عشق حقیقی را یاد گرفت باور کنید عشق حقیقی یعنی خودآگاهی و دیگر آگاهی یعنی خود واقعیت رو بشناسی نیازهات رو، ارزش‌هات رو ،خط قرمزهات رو و نقطه ضعف‌هات رو. و آنها رو در کنار همسرت به تعادل برسونی .
من که میگم ما اصلا به خاطر روبرو شدن و بعد رفع تدریجی این نقطه ضعفها و به اوج رساندن استعدادهای ذاتی مان به دنیا آمدیم گفتن استعدادهای ذاتی درسته ؟ مگه شخصیت ذاتیه؟
همه آدمها وقتی به دنیا میان با خودشون چهار طبیعت اصلی آب ،خاک ،آتش ،هوا را به دنیا میارن. میدونستی که این چهار عنصر به صورت مزاجها و ژنهایی تو وجود هر نوزادی قرار داده شده و همین مزاجها و ژنها مثلا مزاج سودایی یا صفرایی، ویژگی‌های شخصیتی خاصی توی خودشان پنهان کردن ؟بله . درسته. شخصیت هر آدمی هم از ژن درست شده هم از تربیت مثلاً مزاج صفرا یا همان آتشی مزاج ها برون گرا هستند و افراد برونگرا هم معمولا اهل ریسک ،پرحرف ،پر واکنش، معاشرتی و …. هستند بسیار خوب پس بخش مهمی از شخصیت ژنتیکی است . اما حدود ۴۰ درصد از شخصیت ما را محیط و تربیت اولیه مون درست میکنه و این همان بخشی که ما روانشناس و سعی میکنیم توش دخالت کنیم و از طریق آگاه کردن افراد به کسی که واقعاً هستند آنها را تغییر بدهیم.
بیشتر زن و مرد هایی که با هم مسئله دارند اول رابطه به شیدایی از همسر مبتلا بودند . یعنی عاشق شدن ولی تو خواب هم نمیدیدند که چند سال بعد آرزوی رفتن همسر و آرزوی زندگی بدون عشق را داشته باشند. اینا همه وهمه به خاطر ناآگاهی اینکه اکثر آدمها نمی دونند اصلا چرا به دنیا آمدند و این وسط معنای عشق چی بوده .عشق میاد که ما از نقطه ضعف هامون آگاه شیم و بعد آنها را متعادل کنیم .من میگم عشق حقیقی یعنی که هر دو نفر تلاش کنند نسخه بهتر خودشان را کنار همدیگه بسازند یعنی همان هدف زندگی.
راحترین کار در دنیا این است که علت تمام رنج ها و غصه هامون را بندازیم گردن دیگران . حتما شما هم می شناسید آدم‌هایی را که همیشه دارند مینالند ، از تربیت پدر مادرشون از محیط بزرگ شدنشان ، از اینکه ظاهر زیبایی ندارند، شانس ندارند ، ازاینکه جهان سوم به دنیا آمدن و هزار تا بهانه تراشی دیگر. اما من می خوام با اطمینان به شما بگویم شخصیت هر انسانی واقعا واقعا مهمترین عامل در ایجاد خوشبختی و بدبختی شه چون با تقویت و اصلاح شخصیت می توانیم انقدر قدرتمند بشیم که زور هیچ کدام از این بهانه ها بهمون نرسه . خیلیها را به چشم خودم دیدم که با عوض کردن تیپهای مخفی تو شخصیت شون واقعا ادم بزرگی از خودشون ساختن این که گفتم یعنی خود اگاهی و بعد خود مدیریتی.
